مصاحبه با دکتر سید محمد هاشم پور یزدان پرست

مصاحبهگر: مصطفی جوان (محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران)
صبح روز شنبه هشتم آبان با آقای دکتر سید محمدهاشم پور یزدانپرست، یکی از اعضای تسخیرکنندهی لانه جاسوسی (سفارت آمریکا) تماس گرفتم تا مصاحبهای با ایشان داشته باشم. آقای دکتر در کلاس درس دانشگاه مشغول تدریس بودند و مصاحبه را به ساعت دوبعد از ظهر موکول نمودند. پس از تماس مجدد، دکتر با رویی گشاده و سعهی صدر دعوت مصاحبه را پذیرفته و به سؤالات مطرحشده پاسخ دادند.
دکتر سید محمدهاشم پوریزدانپرست در سال ۱۳۳۴ در شیراز متولد شد. در زمان تسخیر لانه جاسوسی، دانشجوی سال آخر دانشگاه ملی (شهید بهشتی) بوده و در تسخیر سفارت به ایفای نقش پرداختند. همزمان با شروع جنگ تحمیلی به جبهههای حق بر علیه باطل شتافته و به دفاع از کیان اسلامی ایران پرداخته و در عملیات شکست حصر آبادان، ثامنالائمه در ۶ مهر سال ۱۳۶۰ به درجه رفیع جانبازی نایل گردید. پس از جنگ به عرصه علم و دانش مجدداً وارد شده و دکترای اقتصاد را اخذ نمودند. دکتر هماکنون عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز میباشد.
جناب دکتر پوریزدانپرست ضمن عرض سلام و ادب از اینکه مصاحبه با سایت فراز اندیشه را پذیرفتید بسیار متشکر هستم. در ابتدا یکی از اصلیترین سؤالاتی که در ارتباط با تسخیر لانه جاسوسی مطرح است، علل و عوامل تسخیر سفارت توسط دانشجویان پیرو خط امام است. به نظر حضرتعالی چه علل و عواملی موجب تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ شد؟
بسم الله الرحمن الرحیم- بنده نیز خدمت خوانندگان سایت فراز اندیشه و سایر محققان و پژوهشگران سلام عرض میکنم. در واقع یک سری حوادث باعث تسخیر شد. حوادثی که قبل از انقلاب به وجود آمد،مانند: کودتای ۲۸ مرداد، تحمیل ورود ایران به پیمان نظامی سنتو، تحمیل کاپیتولاسیون به ملت ایران که موجب واکنش حضرت امام و تبعید ایشان شد. همچنین مسایلی از قبیل :ورود سرمایهداران آمریکایی به ایران در سال ۴۸ که با اعتراض آیتالله سعیدی روبروگردید و در نتیجه به شهادت ایشان منجر شد. علاوه بر آن ما میبینیم که ژنرال هایزر در سال ۵۷ به منظور بر پا کردن یک کودتا برای سرکوب انقلاب اسلامی وارد ایران میشود. در واقع دولت آمریکا از دخالتهای غیر قانونی خود در امور ایران دست برنمیداشت و از عوامل داخلی مزدور در جهت بسیج آنها برای سرکوب انقلاب اسلامی استفاده مینمود. آمریکا با بسیج مخالفان داخلی به فعالیتهای مطبوعاتی برای مأیوس کردن مردم از انقلاب ، تحریک کارگران و تعطیلی کارخانجات و ایجاد شورش در مدارس و دانشگاهها تا جریانات مسلحانه در کردستان دست زد. حضرت امام در آن مقطع قاطعانه واکنش نشان دادند.بسیاری از سخنرانیهای ایشان بر علیه رسوایی آمریکا و آگاه نمودن مردم از توطئههای آمریکا بود. دخالتهای دولت آمریکا آنچنان آشکار و واضح بود که با اعدام سرمایهدار صهیونیستی حبیبالله القانیان سنای آمریکا به دولت ایران اعتراض نمود و با پاسخ قاطعانه نیروهای انقلابی مواجه گردید. دخالتهای آمریکا هر روز گستردهتر میشد به صورتی که در ماجرای کردستان امام اعلام نمود، که برای مبارزه با غده سرطانی اسرائیل و نقشههای استکبار جهانی مردم ایران در آخرین جمعه ماه رمضان (روز قدس) راهپیمایی نمایند و هر سال آن را ادامه دهند. در روزهای قبل از روز قدس شهر تهران شاهد برپایی تظاهرات توسط عواملی گردید که بعدها اسناد بسیاری از آنها از سفارت آمریکا به دست آمد که از جمله آنها میتوان به هدایت متین دفتری اشاره نمود. در روز قدس عوامل مزدور بیگانه آخرین اقدام خود را که از یک هفته قبل آغاز نموده بودند را به اجرا گذاشتند. عوامل مزدور، پاوه را تصرف کرده و خواهان جدایی کامل از کردستان شدند. در آن شب شهید چمران در پاوه در محاصره کامل قرار داشت. حضرت امام پیام تاریخساز خود را در آن شب صادر نمودند و از سپاه و ارتش و تمام مردم کشور خواستند که به سوی کردستان حرکت کرده و این افراد را به سر جای خود بنشانند. بلافاصله بعد از پیروزی حرکت مردم در کردستان و ضربه زدن به ضد انقلاب، در حالی که مجلس خبرگان قانون اساسی تازه تشکیل شده بود، مرحوم حاج مهدی عراقی به دست عوامل گروهک فرقان ترور گردید. در مهر ماه نیز با توجه به بازگشایی مدارس و دانشگاهها، نقشههای شومی توسط استکبار آمریکا و عوامل مزدور داخلی طراحی شده بود که این نقشهها به مرور شروع به اجرا گردید. متأسفانه در مهر ماه با این خیال باطل که انقلاب در روزهای پایانی خود میباشد، آمریکا به صورت واضح و آشکار برنامههای خود را یک به یک شروع نمود به طور مثال، کمینهای ضد انقلاب در کردستان به شدت اوج گرفت و تعداد بسیاری از پاسداران و نیروهای ارتش به شهادت رسیدند. با توجه به تصویب اصل ولایت فقیه در ۲۳ شهریور، برنامههای شومی توسط عوامل آمریکا برای انحلال مجلس خبرگان نیز طراحی گردید . در روز ۲۸ مهر و در حالی که تعدادی از همین نیروهای وابسته مانند حزب خلق مسلمان متعلق به آیتالله شریعتمداری، مدارس تبریز را به شورش کشاندند و استانداری و صداوسیما را به تصرف خود درآوردند. عوامل دیگری از ضد انقلاب محور فعالیت خود را بر دو محور متمرکز کرده بودند: ۱) انحلال مجلس خبرگان ۲) حمله به اصل ولایت فقیه. همچنین عوامل دیگری نیز به صورت گسترده شایعه کانالیزه شدن امام را مطرح نموده و یاران امام را متهم میکردند که این افراد اطراف امام را گرفته و از ارتباط ایشان با مردم جلوگیری میکنند. عواملی که این حرفها را میزدند، بیشتر از اعضای حزب خلق مسلمان ، جبهه ملی ، نهضت آزادی و دولت موقت بودند.به هر حال در تاریخ ۲۸ مهر اتفاق مهمی افتاد. در این تاریخ امیرانتظام که سفیر ایران در کشورهای اسکاندیناوی بود، بر اساس یک توطئه بسیار زیرکانه محل مأموریت خود را به بهانه دادن اطلاعات ویژه، از طریق مأموران آمریکایی به دولت ایران در رابطه با جریانات نفت و تهاجم عراق به ایران ترک نمود. امیرانتظام در روز ۱۷ مهر وارد تهران میشود و طی مدت ۱۱ روز با هماهنگی تعدادی از اعضای دولت موقت و بازرگان برنامه انحلال مجلس خبرگان را طراحی میکند. در ۲۸ مهر در جلسهای که از ساعت ۵ تا ۱۱ شب طول کشید وی از اکثریت اعضای هیئت دولت موقت جهت انحلال مجلس خبرگان امضا گرفت. امیرانتظام تمام تلاش خود را کرد که دستگاه خبری داخلی و خارجی را آماده نگه دارد تا بلافاصله با اعلام نتیجه جلسه دولت (انحلال مجلس خبرگان) را در رسانهها اعلام و امام را در برابر عمل انجام شده قرار دهد و مجبور به پذیرش انحلال مجلس خبرگان نماید. در این جلسه سه تن از روحانیون شورای انقلاب شرکت نمودند، که عبارتاند از: آیتالله خامنهای، حجتالاسلام رفسنجانی و آیتالله مهدویکنی. با مخالفت آقایان شورای نگهبان، بازرگان مجبور شد که موضوع را قبل از اعلام در رسانهها خدمت امام مطرح نماید تا ایشان تصمیم بگیرد. بازرگان به قم رفت و میخواهد که امام را به پذیرش انحلال مجلس خبرگان مجبور نماید. اما برای فشار به امام تصمیم دیگری نیز گرفته بودند و آن تهدید امام به استعفای دستهجمعی دولت موقت بود. جالب توجه این است که ساعت ۱۱ صبح جاسوسان آمریکایی با مهندس بازرگان و ابراهیم یزدی وزیر خارجه تماس گرفته و میگویند که شاه به آمریکا وارد شده است. به هر حال پس از دیدار بازرگان با امام، رهبر انقلاب در برابر تهدید آنان با قاطعیت با آنان برخورد نمود و از آنان میخواهد اگر میخواهند بروند، استعفا بدهند، استعفا دهند. به هر حال بردن شاه به آمریکا در میان مردم و امام بدینگونه تعبیر شد که آمریکا شاه را به کشور خودش برده تا مانند ۲۸ مرداد کودتایی بر علیه انقلاب شکل دهد. جالب اینکه در آن روزها شایعهی برپایی کودتا نیز در میان مردم پیچیده شده بود. امام در سخنرانیهای خود در آخرین روزهای مهر به آنان اشاره کردند. در ۴ آبان یک راهپیمایی سراسری در کشور برای اعلام حمایت مجدد از امام و محکوم نمودن توطئه کانالیزه شدن و انحصاری شدن امام برپا شد و میلیونها نفر در این رابطه شرکت کردند. در همین روزها که سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر بود، رئیس دولت موقت و وزیر خارجه او عازم الجزایر شدند. دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه به دستور بازرگان برای خداحافظی و کسب تکلیف به خدمت امام رسید.اما از آنچه که قرار بود در الجزایر انجام دهد امام را مطلع نمیکند. امام نیز نامهای ضد آمریکایی به بهانه پیروزی انقلاب الجزایر خطاب به نهضتهای آزادیبخش و دولتهایی که در آنجا به بهانه جشن تجمع مینمودند صادر نمود. ظاهراً قبل از آغاز این سفر برنامهریزیهایی انجام شده بود که در الجزایر یزدی با مقامات آمریکایی مذاکره کند. اما این موضوع را به امام نمیگویند. در هر صورت عازم الجزایر میشوند و در ۱۰ آبان قبل از ملاقات با رئیسجمهور الجزایر، ابراهیم یزدی با مشاور امنیت کارتر یعنی برژینسکی به مذاکره مینشیند. در این روز حوادث عجیبی در داخل ایران در حال اتفاق بود. ۱) سخنرانی امام بر علیه آمریکا، در همین سخنرانی است که امام جملهای را میفرمایند که منجر به تسخیر لانه جاسوسی شد. امام میفرمایند: بر دانشجویان و طلاب است که در هر جا که میتوانند به حملات خود بر منافع آمریکا گسترش دهند. ۲) در همین روز در کمینی که ضد انقلاب به نیروهای ارتش زدند در حدود ۷۰ نفر از نیروهای ارتش به شهادت رسیدند. ۳) بعد از نماز مغرب و عشا همان روز آیتالله قاضی طباطبایی که نقش بسیار زیادی در خنثیسازی توطئه حزب خلق مسلمان در تبریز داشت به دست گروهک فرقان به شهادت رسید. این جریانات باعث شد که مهندس بازرگان سفر خود را نیمهتمام گذاشته و به ایران بازگردد. پس از چندی با بازگشت بازرگان به ایران اعتراضات بسیار زیادی از جانب احزاب و جریانات سیاسی طرفدار انقلاب نسبت به ملاقات ایشان با برژینسکی به وجود آمد. در همین زمان سخنرانی امام روز دهم آبان که مصادف با عید قربان بود موجب شد که دانشجویان ۴ دانشگاه (تهران- ملی- امیرکبیر- صنعتی) طرح تغییر سفارت آمریکا را ریخته و مقدمات تصرف آن را تا روز ۱۳ آبان فراهم آورند.
جناب آقای دکتر پوریزدانپرست، با توجه به سیر علل تاریخی و توصیفی خوبی که مطرح نمودید، این سؤال مطرح میشود که پیشنهاد اولیه اشغال سفارت توسط چه کسی مطرح شد؟
پیشنهاد اولیه را ابراهیم اصغرزاده داد. او دانشجوی دانشگاه شریف بود و سابقه مبارزات و دستگیری توسط ساواک را در پروندهاش داشت. در واقع از دانشگاه شریف این فکر شروع و بعد هم به دانشگاه ملی (شهید بهشتی) وارد شد.
چه کسی به عنوان اولین فرد وارد سفارت شد؟
به طور دقیق نمیدانم، اما ظاهراً شهید وزوایی و شهید محمد رجب بیگی جزو اولین افرادی بودند که از دیوار سفارت بالا رفتند. در یک عکسی که از آن دوره گرفته شده است شهید وزوایی بالای درب سفارت است.
آیا حضرت امام خمینی از اول در جریان تسخیر قرار گرفته بودند؟
روز دهم آبان که مصادف با عید قربان بود ، امام یک سخنرانی کرد و آن مبنای تسخیر شد. امام گفت:«بر طلاب و دانشجویان است که در هر کجا به منافع آمریکا حمله کنند» این شد که دانشجویان مسلمان، به فکر افتادند که لانه جاسوسی را بگیرند. مقدماتاش را فراهم کردند و شناسایی را انجام دادند . با هر کدام از بچهها که صحبت میکردی این طوری فکر میکرد و به یقین رسیده بود که تمام توطئه ها زیر سر آمریکاست و همینطور هم بود . با سخنان امام ،تنها جایی که به فکر میرسید باید گرفته شود سفارت آمریکا بود. بچهها رفتند با آقای موسوی خوئینیها مشورت کردند، آقای خوئینیها را بچهها را قبل میشناختند. یک روحانی انقلابی شاگرد امام و طرفدار انقلاب که خیلی هم در دانشگاهها نفوذ داشت. با ایشان تماس گرفتیم و از ایشان خواستیم که نظر امام را بپرسد. آقای خوئینیها گفت:«لازم نیست با امام مشورت کنید، اگر بروید بگوئید و امام هم موافق باشد، میگوید نه. ولی اگر کار را انجام دادید و ایشان هم مورد تأیید و موافقتشان بود، میگوید خوب کردید».همه میگویند اول شما اقدام کردید و امام پس از آگاهی از اقدام شما با آن موافقت کرده . ولی آن طوری که اجازه بگیرید میشود دستور امام ، و امام بعید است چنین دستوری بدهد. شما بروید و انجام بدهید».
موضعگیری گروهها و احزاب و جریانات سیاسی داخل کشور در جریان تسخیر لانه جاسوسی را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت موقت اولین کسانی بودند که اعلام مخالفت کردند و از دانشجویان خواستند که هر چه زودتر سفارت آمریکا را تخلیه کنند. دولت موقت، پس از اینکه با مقاومت دانشجویان مواجه شدند رو به تهدید آوردند و گفتند: اگر از سفارت خارج نشوید ما نیروهای انتظامی را برای بیرون کردن شما به سفارت میفرستیم. از طرف دیگر، با دفتر امام تماس گرفتند و پیغامهای متعددی برای امام فرستادند و گفتند که عدهای سفارت آمریکا را گرفته و موجب ایجاد مشکلات زیادی برای کشور خواهند شد. حضرت امام نیز از سید احمد میخواهد که با دانشجویان تماس گرفته و از ماهیت فکری و سیاسی آنها مطلع شوند. از سویی دیگر دانشجویانی که تحت فشار قرار داشتند به این نتیجه میرسند که باید امام و دفتر امام را در جریان تسخیر قرار دهند. نهایتاً مرحوم سید احمد سخنان دو طرف را به امام منتقل نمود و حدود غروب آن روز امام پیغام شفاهی برای دانشجویان فرستادند. پیغام امام این بود: که شما جای خوبی را گرفتهاید. فقط مواظب باشید که از دست شما آن را درنیاورند. امام با این سخنان در واقع حرکت دانشجویان را تأیید کردند.
اولین گروهی که از تسخیر لانه جاسوسی حمایت نمود آیتالله بهشتی بود. آیتالله بهشتی در جلسه مجلس خبرگان طی سخنانی این اقدام را مورد تأیید قرار داد. سایر اعضای مجلس خبرگان نیز این امر را تأیید کردند. اعجابانگیز اینکه بعد از تسخیر و پس از اینکه مردم مطلع شدند که امام اقدام دانشجویان را تأیید کرده است، اولین گروههای تأییدکننده تسخیر لانه جاسوسی گروههای ضد انقلاب بودند. اولین گروهی که حمایتش را از تسخیر لانه جاسوسی با صدور اطلاعیه صادر نمود، نهضت آزادی بود. در اطلاعیه شماره نوزده، نهضت آزادی نه تنها از اقدام دانشجویان اعلام حمایت کرده بود بلکه تندتر از مواضع دانشجویان خواهان قطع رابطه با آمریکا بودند. گروههای دیگر نیز به مرور این حرکت را تأیید کردند. گروهها و احزابی چون: جبهه ملی، نهضت دموکراتیک مردمی، حزب توده، منافقین، کانون نویسندگان حزب توده و…. شاید دلیل این پیشدستی این بود که آنان از ارتباطات خود با سفارت آمریکا مطلع بودند و میدانستند به زودی آبروی آنها خواهد رفت. خوشبختانه با انتشار اسناد لانه جاسوسی مرتبطین با آمریکا یک به یک مشخص شدند. تنها گروهی که ۲ هفته بعد از تسخیر این حرکت را تأیید کرد چریکهای فدایی خلق بودند که امام نیز به آنان طعنه زدند و گفتند: در حالی که تمام جناحها این حرکت را تأیید کردهاند شما حتماً با آمریکا مرتبط هستید که از تأیید عمل دانشجویان خودداری میکنید که آنان ۲ هفته بعد این حرکت را تأیید نمودند.
آقای دکتر در ارتباط با اسناد لانه جاسوسی و چگونگی کشف و محتوای آن بفرمایید؟
یکسری از اسناد و میکروفیلمها که زیر دستگاه پودر شد و هنوز هم بازسازیاش ممکن نشده است. یک سری هم رشته شده بود که بچهها رشتهها را کنار هم چیدند و با تلاش شبانه روزی آنرا باز سازی کردند و یک سری اسناد هم در نوارهای کاست به رمز تبدیل شده بود که جاسوسان آمریکایی به علت عجله نتوانسته بودند این نوارها را از بین ببرند . پشت کامپیوترها افتاده و از دید آنان پنهان شده بودند . در دفتر کار کاردار هم مقداری اسناد پیدا شد که اینها هم دست اول و فوق سری بود.کاردار زمان تسخیر رفته بود وزارت خارجه و یک سری اسناد بسیار مهم و فوق سری را با بی مبالاتی روی میز کارش گذاشته بود. بعداً در آمریکا اظهار کرده است که این اسناد را در گاو صندوق ویژه گذاشته بودم و چون ماموران امحای اسناد رمز آن صندوق را نداشتند نتواستند آن ها بیرون آورده و خرد کنند و این دروغ بزرگی بود . برای فرار از مجازات بی مبالاتی در نگهداری اسناد، این دروغ را بافته است به هر حال اسناد اوّلیه که ما منتشر کردیم، بیشتر درباره دخالت آمریکا در امور ایران بود. یکسری اسناد هم در آمد که ما صلاح نمیدیدیم.آنها را مطرح کنیم چون فکر می کردیم اختلاف بوجود میآورد. با امام که مشورت شد. امام گفتند:« همه اسناد را همان گونه که هست برای مردم بخوانید» .
اسناد داخلی علیه چه کسانی بود؟
اول «عباس امیرانتظام» بود. یک سند در آمد که این آقا با سفارت آمریکا تماس گرفته برای انحلال مجلس خبرگان و تقاضای ارتباط مستقیم با جاسوسان سفارت آمریکا در خارج از ایران. آن موقع امیرانتظام سفیر ایران در « استکهلم » بود. دانشجویان هم از کل سفرای کشورهای اسکاندیناوی دعوت کردند که برای مشورت به لانه جاسوسی بیایند. تا امیرانتظام پایش را داخل سفارت گذاشت بچهها او را گرفتند و در ساختمان «بیژن» که پشت سفارت است، زندانیاش کردند. هر چه قدر بازرگان میآمد و میگفت اجازه ملاقات میخواهم، کسی اجازه ملاقات نمیداد. آخرش هم محاکمه و به حبس ابد محکوم شد.
و دیگران؟
اکثر افرادی که اسنادشان در لانه جاسوسی پیدا شد غیر از سلطنت طلبان و نیروهای وابسته به نظام شاه و سرمایه داران وابسته به آمریکا ، اعضای جبهه ملی و بعضی از شاگردان و همفکران دکتر مصدق بودند. نوه دختری ایشان متین دفتری، که پدرش دو بار نخست وزیر رضا خان شد، هم سند داشت که بعد از افشای اسناد مربوط به او، از ایران فرار کرد . ابوالحسن بنی صد ر از طرفداران پر و پاقرص مصدق. از ابوالحسن بنیصدر هم یک سند در آمد که یک مأمور سیا بنیصدر را با حقوق ماهیانه هزار دلار،به عنوان مشاور اقتصادی استخدام کرده است. از خسرو قشقایی عضو ملی گرا که در خارج به عضویت سازمان سیا در آمده بود و بعدا هم که دستگیر شد قبل از اعدام به این جریان اعتراف نمود .و بعض از بنیانگذاران نهضت آزادی مثل حسن نزیه ( رییس شرکت ملی نفت در دولت موقت) و عباس امیر انتظام سخنگوی دولت موقت و عضو نهضت آزادی که در بند سوم اساسنامه،اعضای این نهضت خود را مسلمان و مصدقی میدانند. این افراد ارتباطات گسترده ای با جاسوسان داشتند . حیف که اکثر اسناد از میان رفت و گرنه خیلیها دستشان رو شده بود ،بسیاری از اینگونه افراد توانستند چهره خود را پنهان سازند . اگر سایر اسناد به دست ما افتاده بود اینان نمی توانستند در سالهای بعد بسیاری از جوانان خام را فریب بدهند و به وسیله انان به انقلاب ضربه وارد سازند .. اسناد دیگر ی درباره ، «ناصر میناچی» وزیر ارشاد وقت و از مخالفین شهید مطهری در حسینه ارشاد که موجب خروج ایشان از حسینیه ارشاد در آن سالهای بحرانی شد ( نامه شهید مطهری در این رابطه وجود دارد و در کتاب سیری در زندگی شهید مطهری به چاپ رسیده است .)، « رحمت الله مقدم مراغهای» استاندار آذربایجان در دولت موقت و از مقرّبین شریعتمداری ، تیمسار مدن وزیر دفاع دولت موقت و عضو جبهه مل که در طی دورات وزارتش با کمک هم فکران خود در دولت موقت ضربات عظیمی را به ارتش ایران زد . او مدت سربازی را کاهش داد و به یک سال رساند چند دوره سربازی را بخشید و با تضعیف ارتش ایران نقش زیادی در تحریک صدام به حمله به ایران بازی نمود .اکثراً مدعیان ملی گرایی و مرتبط با جبهه ملی و نهضت آزادی بودند. و به همین دلیل امام بهنهضت آزادی در روزهای آخر عمر خو د در نامه ای به وزیر کشور فرمودند: اینان خواستار وابستگی کشور به آمریکا هستند . و آنان را غیر قانونی اعلام نمودند .
آیا هنوز هم اسنادی مانده است؟
بعید میدانم. ممکن است یکسری به علل فنی بازسازی نشده باشد و گرنه هرچه امکان باز سازی داشته است ، منتشر شده است .
واکنش آمریکا در برابر این اقدام چگونه ارزیابی میشود. در واقع آثار و پیامدهای خارجی تسخیر لانه جاسوسی چه بود؟
ایالات متحده آمریکا در این قضیه مات شد. آمریکا پس از تسخیر سفارت کشورش به عکسالعملهای بسیار سطحی روی آورد. اولین اقدام آنها فرستادن افرادی برای مذاکره با امام بود که حضرت امام آنها را در ادامه راه به ایران بازگرداند. از دیگر اقدامات آمریکا تحریم و بلوکه نمودن اموال و داراییهای دولت ایران در بانکهای آمریکایی بود. سپس آمریکاییها تهدید نظامی را مطرح کردند. اما در برابر تهدید آنهاامام در پنجم آذر فرمان تشکیل بسیج مستضعفین را دادند. بعد از آن نیز آمریکاییها، پس از ۴ ماه اقدامات گوناگون و شکایت نمودن به سازمان ملل و مطرح کردن این قضیه در شورای امنیت، دست به یک حمله نظامی در طبس زدند که به شکست منجر شد.
جناب آقای دکتر پوریزدانپرست یک سؤال متفاوت از جنابعالی دارم و آن سؤال این است که آیا هماکنون از اینکه سفارت را تسخیر کردید پشیمان نیستید؟
از آن روزی که این کار را انجام دادیم حتی برای یک لحظه از ذهن من این سؤال مطرح نشده است. در واقع ما از کشور خودمان، از انقلاب اسلامی دفاع کردیم. مظلوم هیچ وقت از دفاعی که از حقش میکند پشیمان نمیشود. اگر مظلومی در دفاع از حقش پشیمان شود او دچار عارضه خودکمبینی شده و فطرت خودش را زیر پا گذاشته است زیرا دفاع طبیعیترین و فطریترین حق تمام موجودات زنده است.
متأسفانه بعضی از افرادی که در تسخیر لانه جاسوسی حضور نداشتند، پس از چندی از اقدام خویش اظهار ندامت و پشیمانی نمودند. تحلیل حضرتعالی نسبت به اظهار ندامت این افراد چیست؟
متأسفانه تنها در مجموعه دانشجویان، کسی که اقدامش منجر به سرازیر شدن این تهمت شد که دانشجویان خط امام از کرده خویش پشیمان شدهاند یکی از آقایانی بود که جزو فاتحین لانه جاسوسی نبود، بلکه تنها برای ترجمه اسناد موجود در سفارت به همکاری دعوت گردید .ایشان در سالهای بعد به دلیل به شهادت رسیدن تعداد ۳۳ نفر از دانشجویان پیرو خط امام و همچنین گرفتاریهایی که دانشجویان در اداره امور کشور داشتند خود را دانشجوی خط امام جا زد. مهمترین کاری که این فرد انجام داد ملاقات با وابسته مطبوعاتی سفارت آمریکا بعد از انقلاب یعنی باری روزن یهودی صهیونیست بود. در واقع دیدار عباس عبدی با باری روزن این تهمت را به سوی دانشجویان سرازیر نمود. طراحان این ملاقات افراد ضد انقلاب و ضد نظام در ایران و در خارج از کشور بودند. متأسفانه ضربهای که این شخص با ملاقات خود با باری روزن به حیثیت دانشجویان زد زمانهای طولانی میخواهد تا جبران گردد. عباس عبدی بعدها در یک نظرسنجی دروغین و تقلبی اعلام نمود که ۷۰ درصد ملت ایران خواهان ارتباط با آمریکا هستند که وی دستگیر و به چند سال زندان محکوم شد.