مقاله کردستان، گروهکهای ضد انقلاب، سیاستهای دولت موقت – قسمت چهارم

۲۶ مرداد روز قدس
نخستین روز قدس با راهپیمایی با شکوه مردم روزه دار برگزار گردید و با تجمع راهپیمایان در دانشگاه تهران و پس از قرائت سخنان امام و سخنان مهندس بازرگان و سخنان وزیر خارجه سوریه عبدالحلیم خدام و سخنان حجت الاسلام سید علی خامنه ای آیت الله طالقانی به سخنرانی پرداخت.
سخنان حجت الاسلام سید علی خامنه ای
انتخاب و اعلام روز قدس از سوی رهبر عزیز انقلاب اسلامی ایران نشان دهنده گستردگی و وسعت دامنه انقلاب ماست. نشان دهنده این است که انقلاب اسلامی ایران در درون مرزهای ایران زندانی نمی شود نشان دهنده آن است که آرمان مردم انقلابی و مبارز ایران آزادی همه ملّتهای مسلمان در منطقه خاورمیانه است.
آیت الله طالقانی در سخنرانی روز قدس :
آیت الله طالقانی پس از آنکه در خطبه اول در مورد خصوصیّتهای دعوت انبیاء مطالبی را بیان کردند، در خطبه دوم بیان داشتند
بار دوّمی است که به نام قدس، به نام سرزمین مقدّس فلسطین، در همین دانشگاه دور هم جمع شده ایم و این آیات را تلاوت کردیم . آن دفعه جمعیتی محدود و این بار جمعیتی نامحدود. به دستور و ابتکار و صحه رهبری ما و دولت ما، این مسئله از ایران انقلابی شروع شد که روزی به نام قدس نه در سطح کشور بلکه در سطح تمام کشورهای اسلامی و همه مسلمانان مسئول و متعهدّ روز همبستگی باشد روزی باشد که ما مسلمانان ایران با صدای بلند و بدون مانع، دعوت مظلومین فلسطین و قدس از دست رفته را اجابت کنیم.
همه مسلمانها در هر جایی که هستند و در تعاونی که با یکدیگر دارند، همه مانند سری هستند از پیکری. آنگاه که پیکر شکایت کند و بدرد آید و هر عضو بدن انسان وقتی به درد آمد و بوسیله اعصاب شکایت خودش را به مرکز فرماندهی و اعضای دیگر رساند، همه اندیشه و فکر و چشم و گوش متوجّه آن عضو آسیب دیده می شوند تا آنرا نجات بدهند. چرا؟
مسئله بیت المقدّس مسئله ای نیست که تنها مربوط به مسلمین و مسیحیین باشد. مسئله انسان آزاد دنیا است. مسئله همه ادیان الهی است. همه مردم دنیا برای نجات بیت المقدّس و حامیان و نگهبانان آن که فلسطینیها باشند، باید قیام کنند. همه با یک صدا، با یک فریاد و با یک مشت این مرکز توحیدی را که تبدیل به مرکز شرک و خودخواهی شده است، پاک کنند.
بیت المقدّس از آن همه ادیان الهی است، اسلام، مسیحیّت، یهودیت و اینک صهیونیستها آن را به انحصار خود درآورده اند. این مرکز باید از لوت صهیونیسم پاک شود و این وظیفه فرد فرد مسلمانان است. باید بکوشیم امروز را که روز قدس می نامیم بیش از این شعارها و اجتماعات به عمل بپردازیم مجهز بشویم همانطور که امام فرمودند : اگر یک سطل آب مسلمانان ریخته بودند، سِیلی می شد که صهیونیست را از بین می برد.
همانطوری که در منا هرکدام هفت ریگ می زنید و برج شیطان و کفر را غرق ریگ می کنید. هر کدام یک ریگ، یک سنگ و یک سلاح در دست بگیرید، همه مجهّز بشوید. بخصوص ما مسلمانهای ایران که دائماً در معرض این فتنه هستیم.
ببینید الان این صهیونیسم خونخوار چه طور خشمگین، دندان روی هم می فشارد و برای ما نقشه می کشد بخصوص از این ابتکاری که مسلمانها، رهبر ما، دولت ما، ملّت ما نشان داد که روز جمعه آخر رمضان، درسراسر کشورهای اسلامی را روز قدس نام نهاد. ما خطابمان به عموم ملّتهای اسلامی است. بعضی از دولتها هستند که هنوز بازی می کنند. بعضیها آگاهانه و بعضی ناآگاهانه. ملّتهای مسلمان باید خودشان راه بیفتند همه مجهّز، همه آماده روزی برسد که همه حرکت کنیم به طرف بیت المقدّس٫ ما هم باید آماده باشیم. از دبستان، دبیرستان، دانشگاه باید بچّههای خردسال ما، زنهای ما، مردهای ما پیر و جوان ما آماده دفاع باشند. دفاع از بیت المقدّس که دفاع از حریم خدا است و بر همه واجب است. من پیشنهاد می کنم در مدارس، روستاها، کارخانهها روزهای معیّنی اشخاص واردی ، بچّهها و جوانان و زنهای ما را تمرین نظامی بدهند و در تمام کشورهای اسلامی به این صورت باشد.
امروز ملّت عظیم ما در روز جمعه ماه مبارک رمضان با زبان روزه و در زیر آفتاب و در میان خیابانها فریاد می زنند ( قدس، قدس) ( فلسطین ، فلسطین) و برادران ما از کشورهای اسلامی همه با ما در یک صف قرار گرفته اند. همین است که اسرائیل ، صهیونیست و آمریکا را به وحشت می اندازد.
منتظر باشید توطئهها بیشتر می شود. از آن روزی که روز قدس اعلام شد، ببینید در خیابانهای تهران چه حوادثی پیش آمده است. ملاحظه کنید، اینجا یک مقدار آرام گرفت، پاوه چه خبرشد. اینها چه کسانی هستند و چه می گویند؟ به یقین بدانید که اینها بخواهند و نخواهند آلت دست صهیونیستها و استعمارند و اگر سر جایشان ننشینند ملّت مسلمان ما اینها را به جای خود خواهد نشاند.
و ما متأثّریم از اینکه دائماً فریاد مسلمانهای اطراف دنیا، بلند است که ما را اجابت کنید! ولی از درون دائماً برای اینکه ما را مشغول کنند و از مسائل دیگر مسلمانها غافل کنند ، دائماً فتنه ایجاد می کنند.

قطعنامه ده ماده ای راهپیمایان اولین روز قدس در آخرین جمعه ماه رمضان در روز ۲۷ مرداد ۱۳۵۸
انقلاب اسلامی ما به رهبری امام خمینی، اصالت انقلابی خویش را با بالندگی و تحرّک پرشکوه به اثبات می رساند. فرمان رهبر انقلاب به برگزاری روز قدس که تجلّی گاه همبستگی مسلمانان و همه آزدیخواهان جهان گردیده گواهی روشن بر رشد و بینش گسترده رهبر ماست و مشتی محکم بر دهان استعمارگران شرق و غرب و صهیونیسم بین الملل است و امیدی است برای همه مستضعفان و محرومین جهان و اکنون در این مراسم پر شکوه به امید آنروز که نماز جمعه را به امامت امام خمینی در بیت المقدّس برگزار کنیم، تائید خود را از مفاد این قطعنامه با سه تکبیر پر طنین اعلام می داریم.
۱- ما ضمن سپاس از انتخاب و اعلام روز قدس از طرف رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی، پشتیبانی بیدریغ خود را از امام و خط مشی وی اعلام میداریم.
۲- ما پشتیبانی خود را از آرمانهای ملّت فلسطین که آزاد کردن قدس یکی از آنهاست اعلام داشته و بنا به تجربه انقلاب پیروزمند خویش امیدواریم که جهت مبارزه ملّت فلسطین کاملاً اسلامی باشد.
۳- ما هر گونه قرارداد بر علیه منافع ملّت برادر فلسطین از جمله قرارداد منحوس کارتر- سادات- بگین را شدیداً محکوم مینمائیم.
۴- ما از جنایات وحشیانه اسرائیل غاصب بخصوص در جنوب لبنان و از سکوت مدّعیان حقوق بشر و مطبوعات مزدور غرب که در اعدام هویداها و نصیریها نوحه سرائی می کنند و در این مورد دم نمی زنند شدیداً ابراز تنفّر کرده و مطمئنیم که این ستم گریها و خیانتها عزم ملّت برادر فلسطین را در ادامه راه پرافتخار احدی الحسنیین استوارتر خواهد کرد.
۵- ما خواستار ایجاد رابطههر چه نزدیکتر دولت موقت اسلامی با سازمان آزادیبخش فلسطین می باشیم.
۶- ما نفرت و انزجار شدید خود را از توطئه مطبوعات خود فروخته جهانی و عوامل داخلی آنها ابراز می داریم و از مطبوعات آزاده جهان می خواهیم اخبار ملّت محروم و زیر ستم فلسطین و سایر انقلابهای رهایی بخش را بطور صحیح به گوش جهانیان برسانند.
۷- ما از اقدامات قاطع دادستان انقلاب پشتیبانی کامل کرده و سرکوبی همه توطئه گران و لانههای جاسوسی بیگانگان را خواستاریم.
۸- ما از دولت موقت اسلامی می خواهیم که هر چه زودتر عوامل توطئه گر چپ نما را که در گوشه و کنار کشور باعث کشتار مردم بیگناه شده و با فریب خلق می خواهند اغراض پلید خود را جامه عمل بپوشانند، سر جای خود بنشانند.
۹- اعلام روز قدس بعنوان روز فلسطین باید اوّلین گام در جهت همبستگی ملّتهای اسلامی تلقی شود. برای این هم بستگی خواستار ایجاد مراکز و امکانات لازم هستیم. هم چنین قاطعانه می خواهیم که سیاست خارجی ملّتهای مسلمان در این جهت گام بردارد.
۱۰- ما پشتیبانی خود را از همه نهضتهای اسلامی و آزادیبخش جهان خصوصاً افغان، اریتره، فیلیپین اعلام میداریم.
برقرار باد همبستگی همه مسلمانان جهان
نابود استعمار، استثمار، استبداد
پرشکوهتر باد انقلاب اسلامی ایران

پاسخ جهانخواران به برپایی روز قدس
ضد انقلاب وابسته و مزدور بیگانگان هنوز ساعتی از برگزاری اوّلین « روز قدس» و راهپیمائی میلیونی مردم مسلمان و روزه دار در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان که ابتکار امام برای اسلامی کردن مسئله فلسطین و بسیج امکانات جهان اسلام برای مقابله با صهیونیسم و حامیان آن بود نگذشته است و در حالی که قرار است پس فردا در روز یکشنبه ۲۸ مرداد مجلس خبرگان قانون اساسی افتتاح گردد، به آخرین تلاشهای مذبوحانه خود برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی و جدا سازی کردستان و به خیال خام خود ایجاد یک اسرائیل جدید برای انقلاب اسلامی، دست زدند و در شامگاه این روز (شب شنبه) تهاجم به پاوه آخرین نقطه کردنشین برای جدایی کامل کردستان از ایران آغاز میشود.
امّا در لیالی قدر در چند روز گذشته که سرنوشت انسانهای با ایمان در آن تعیین می گردد مردم مسلمان و گرانقدر و انقلابی و با ایمان ایران و رهبر بی بدیل آنان با استعانت از خدا و ولی الله اعظم، امام زمان « عج» که تقدیرات انسانها در شب قدر بر قلب ایشان نازل میشود، سر نوشت خود و سرنوشت انقلاب اسلامی را به گونه ای دیگر رقم زده بودندو در آخرین شب که میرفت همه چیز پایان یابد، فداکاری پاسداران و ژاندارمها در دو پاسگاه باقی مانده در شهر و حضور فداکارانه شهید چمران در میان مدافعین این پاسگاهها و دفاع مردانه آنان و صدور فرمان تاریخی امام در این شب، ورق را برگرداند و آزادسازی کردستان پس از آن آغاز شد و طیّ دو هفته کل کردستان از دست ضدانقلاب خارج و آنان به عراق گریختند.
امام نیز با تهاجم ضد انقلاب چون عقابی تیز چنگ از اوّلین ساعات این تهاجم، با پیامها و سخنان روشنگر و آتشین و اعجازگر خود به بسیج مردم و مقابله با آنان پرداختند و اقدامات همه جانبه دشمنان جهانخوار و ایادی داخلی آنان را نقش بر آب نمودند
امام پس از چند ماه سکوت و در حالیکه دولتمردان لیبرال و دموکراتمنش، سنگرهای انفقلاب را یکی یکی و قدم به قدم به دشمنان عاری از انسانیّت واگذار نموده اند و آنان با غرور و سبکسری خود را در حال پیروزی کامل یافتهاند، حمله خود به جهانخواران را آغاز نموده اند. جهانخوارانی که سالهای طولانی بر سرنوشت مسلمانان مسلّط شده و با ایجاد اختلاف و دو دستگی و فرقه سازی و گسترش افکار قومیّت گرایی و غرب گرایی و غرب زدگی و بیگانگی از خود و خود باختگی در برابر افکار و ایدههای دنیا طلبانه آنان موجبات ضعف و سستی آنان را فراهم و در نتیجه بر آنان مسلّط شده و با تشکیل اسرائیل این غدّه سرطانی و در حال گسترش، زمینه سلطه همیشگی بر مسلمانان را فراهم آورده بودند. اعلام روز قدس و راهپیمایی در روز جمعه آخر هر ماه رمضان برای ایجاد آمادگی و بسیج مسلمانان و اسلامی نمودن مسئله فلسطین و کوتاه کردن دست سازشکاران دنیا طلب و طرفدار عُروبیّت و قومیّت گرایان عرب که تربیت شدگان دست سلطه گران بین المللی بودند و با آنان در حال نوشتن پیمان صلح و به رسمیّت شناختن پایگاه غارتگران بینالمللی در قلب جهان اسلام هستند و می خواهند سرزمینی به نام فلسطین را برای همیشه از صحنه روزگار حذف نمایند و این سرزمین که قبله اوّل مُسلمین و مولِد انبیاء بزرگ الهی است را دو دستی تقدیم اربابان خود کنند و برای رضایت آنان، میخ اسرائیل این پایگاه امپریالیستها در میان کشورهای اسلامی را برای همیشه در فلسطین بکوبند، تا آنان بتوانند در آینده اسرائیل بزرگ را از نیل تا فرات تشکیل دهند. اقدامات امام و آغاز تهاجم ایشان به استعمارگران و ابر قدرتهای شرقی و غربی آنچنان آنان را به وحشت انداخته که آنا ن با عجله دست به این اقدامات زدهاند.

شهید چمران و تهاجم عوامل وابسته به جهانخواران به پاوه
شهید دکتر چمران در رابطه باجریانات پاوه و آن شب هولناک و صدور فرمان امام در کتاب فوق الذّکر نکات جالبی را بیان نموده که گوشهها یی از آن آورده میشود:
….. در جریان خونین پاوه، ارتش اصلاً وجود و حضور نداشت. فاجعه به دست حزب دموکرات اتّفاق افتاد و بی گناهان کرد و غیر کرد به دست مسلّحین حزب دموکرات و همکارانشان به خاک و خون غلطیدند، ولی باز هم ارتش حرکتی نکرد و اصلاً به فکر حرکت نبود! …در پاوه ارتش اصلاً حضور و وجود نداشت و به هیچ وجه برنامهای برای حرکت ارتش به پاوه پیش بینی نشده بود و فقط معجزهای رخ داد که امام شخصاً فرماندهی قوا را به دست گرفت. چیزی که هیچکس فکرش را نکرده بود و فقط امام بود که قدرت داشت فرمان دهد که ارتش به حرکت در آید و خود را به پاوه برساند و اگر این معجزه رخ نداده بود به هیچ وجه ارتش به سوی پاوه حرکت نمی کرد و خون پاک پاسداران و مؤمنین کرد پاوه به هدر میرفت (ص۵۰)
….. در تاریخ ۲۴ مرداد این حملات در نیمه شب به اوج خود رسید و عدّه ای از پاسداران کشته و مجروح شدند و همه ارتفاعات شهر پاوه به دست مهاجمین افتاد و پاسداران به خانه خود در وسط شهر عقب نشینی کردند. دفاع جانانه پاسداران در اطراف خانه خود در روز ۲۵ مرداد به شدّت ادامه یافت و فرمانده سپاه پاسداران پاوه توسط بی سیم پاوه اطّلاع داد که اگر کمکی نرسد تا یکساعت دیگر شهر به تصرّف مهاجمین در خواهد آمد. اخبار وحشتناک پاوه به مرکز می رسید و دستور کمک نیز به ارتش و سپاه پاسداران داده می شد ولی نتیجه ای نمیداد و بیم آن میرفت که پاوه نیز به سرنوشت شوم مریوان دچار شود و قتل عام فجیعی توسط حزب دموکرات و چپ نمایان دیگر در آن صورت گیرد. از طرف دولت وقت به من مأموریّت داده شد که شخصاً به پاوه بروم و سعی کنم که با مذاکره و به طریق مسالمت آمیز مثل مریوان، قضیّه پاوه را حل کنم و از خونریزی بیشتر جلو گیری نمایم. من نیز به همراه تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی و مقداری مهمّات و سه نفر از پاسداران نخست وزیری در تاریخ ۲۵ مرداد بایک هلی کوپتر از کرمانشاه عازم پاوه شدم. هلی کوپتر حدود ساعت ۵ بعد از ظهر بر روی پاوه ظاهر شد و از هر طرف به سوی آن گلوله میبارید (ص ۵۵)
….. آنشب را تا صبح در پاسگاه ژاندارمری زیر رگبار شدید گلوله نخوابیدیم زیرا دشمن در تاریکی شب به برج پاسگاه نزدیک شده بود و از فاصله نزدیک ما را هدف قرار میداد….در آن دو سه روز سه مصیبت بزرگ بر ما واردشد: سقوط هواپیمای فانتوم وشهادت هر دو خلبان آن. سقوط هلی کوپتر و شهادت بهترین دوستان ما در برابر دیدگان ما. سقوط بیمارستان پاوه به دست حزب دموکرات و اعوان او که ۲۵ پاسدار مجروح در آن به طرز وحشیانه ای به دست آنان کشته شدند. (ص ۷۰)
…..کردستان لابراتوار توطئه گران ضد انقلاب بود که در آن سرنوشت انقلاب را به محک امتحان گذاشته بودند و اگر در کردستان امپریالیسم و طاغوت و عمّال داخلی آنها پیروز می شدند، مسلّماً نظیر همین برنامه شوم را درخوزستان، گنبد، آذربایجان و بلوچستان و….. پیاده میکردند تا انقلاب اسلامی ما را به طور کلّی نابود کنند. سقوط کردستان معادل نابودی انقلاب و استقلال ایران بود. پاوه میعادگاه نیروهای چپ و راست برای انفجاری سرتاسری در همه کردستان به شمار میرفت که بالاخره به همه ایران منتشر می شد.(ص۷۴)
….. سرنوشت انقلاب ما به این شب مخوف در پاوه بستگی داشت و ایمان و شهادت رزمندگان پاوه تعیین کننده جهت این سرنوشت تاریخی بود. (ص۷۴)
…… بالاخره آخرین دقایق روز جمعه ۲۶ مرداد ۵۸ ( روز قدس) در گردابی از مصیبتهای سخت و طوفانی از حملههای همه جانبه هزاران مسلّح خونخوار به پایان رسید و با غروب آفتاب، استعمار و ضد انقلاب منتظر غروب انقلاب اسلامی ایران بود. جنگی سخت از هر طرف آغاز شد و هجوم دشمن مثل سیل می آمد که آخرین بقایای مقاومت را ریشه کن کند و باقیماندههای پاسدار را در خون غرق نماید، تا در خطه کردستان دیگر کسی نتواند از امام امّت پشتیبانی نماید و یا به اسلام و انقلاب اسلامی ایران معتقد و ملّتزم باشد. ازشب تا به صبح رگبار گلولههای سبک و سنگین و خمپارهها و راکتها میبارید و دشمن که سر مست پیروزی خود بود، مغرورانه رجز می خواند و بی مهابا پیش می آمد و هر چه را در مسیر خود می یافت، می سوزانید و ریشه کن می نمود. در این شب مخوف فقط تعداد کمی پاسدار مجروح و دلشکسته در میان محاصره هزاران مسلّح ضد انقلاب، در میان گردابی از بلا و مصیبت غوطه می خوردند و فقط راه پر افتخار شهادت باقیمانده بود. پرچمداران انقلاب با حقّانیّت و مظلومیّت خاصی در خون خود می غلطیدند و نوکران اجنبی و خونخواران ضد انقلابی پیروزی منحوس خود را جشن گرفته بودند و رقصان و پایکوبان همراه با غرّش خمپارهها و رگبار مسلسلها پیش می رفتند.(ص۷۶)

…..چه شبی بود این شب قدر، این شب مقاومت، این شب تعیین کننده سرنوشت. من هیچ امیدی به صبح نداشتم. دل به شهادت بسته بودم. با زمین و آسمان وداع کرده بودم و فقط تصمیم داشتم که در آخرین معرکه زندگی، آنچنان ضرب شستی به دشمن نشان بدهم که هر وقت اصحاب کفر و نفاق آن را به یاد بیاورند، بر خود بلرزند. (ص۷۶)
…..از همه شهرپاوه فقط دو نقطه در دست ما بود. یکی پاسگاه ژاندارمری در غرب پاوه، زیر نظر شعبانی و دیگری محل پاسداران در وسط شهر که خود من در آنجا بودم و همه مرتفعات اطراف شهر و تقریباً همه شهر به دست دشمن افتاده بود. (ص ۷۷)
…..بالاخره سپیده صبح بر آمد و هیچ یک از دو نقطه مقاومت ما سقوط نکرد و این شب هولناک به صبح پیروزی و امید متّصل شد و هزاران دشمن مسلّح در آن شرایط سخت و نا متعادل نتوانستند مقاومت بی نظیر جوانان ما را در هم بشکنند. (ص۷۹)
….صبح ۲۷ مرداد بر بالای دیوارخانه پاسداران ایستاده بودم و به شهر می نگریستم و گلوله از هر دو طرف همچنان میبارید. یکباره فریاد الله اکبر پاسداران به هوا بلند شد. پرسیدم مگر چه شده است؟ گفتند : امام خمینی اعلامیّه ای صادرکرده است … اعلامیّه ای تاریخی که اساس بزرگترین تحوّلات انقلابی کشورما به شمار میرود. اعلامیّه ای که سرنوشت کردستان و ایران را دگرگون کرد. انقلابی ترین اعلامیّه ای که از بزرگ مردی هشتاد ساله بدون آنکه دروس نظامی خوانده باشد و استراتژی نبرد را بداند و یا در تاکتیکهای نظامی تجربه داشته باشد، صادرشده بود. (ص۸۱)
….. از آنطرف جنایت و خیانت و از طرف دولت مرکزی سکوت و عدم حضور و این امر به مدّت شش ماه از روز اوّل پیروزی انقلاب تا جریان پاوه استمرار داشت و برای اوّلین بار در جریان پاوه که بیشرمی ضد انقلاب از حدّ گذشته و جنایتها و خیانتهای آنان آنقدر زیاد شده بود که دیگر برای امام و ملّت ایران قابل تحمّل نبود و لذا فرمان حرکت از طرف شخص امام صادر شد. (ص۸۱ )
…… من اصلاً خبر نداشتم که اخبار هولناک پاوه به کسی میرسد و امام خمینی و ملّت از جریان پاوه با خبرند. فکر میکردم که در محاصره ضد انقلاب در آن شب وحشتناک به شهادت میرسیم و تا مدّتها کسی با خبر نمیشود، امّا بی سیم چی شجاع ژاندارمری در حالیکه اطاقش زیر رگبار گلولهها فرو میریخت خود به زیر میز رفته و درازکش جریانات را به کرمانشاه مخابره می کند و مردم خارج، از وضع وخیم مظلومان پاوه و وحشیگریهای ضد انقلاب با خبر می شوند. (ص۸۲ )

فرمان تاریخی و سرنوشت ساز امام
امام پس از گذشت هفت ماه از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالی که انقلاب در معرض خطرناکترین توطئهها قرار گرفته بود و کردستان به خاطر مسامحه¬کاری دولت مردان در حال جدایی از ایران قرار گرفته بود، فرماندهی کلّ قوا را به عهده گرفتند و به ارتش که با سازشکاریها و خیانتها و مسامحهکاریهای دولتمردان زمینگیر شده و با تبلیغات سوء عوامل بیگانه و با تظاهرات و اعتصابات مداوم عناصر مرتبط با دشمن، روحیّه خود را از دست داده بود و کسی نمیتوانست آن را به حرکت درآورد، دستور حرکت و تهاجم دادند.
فرمان امام خمینی به دولت، ارتش و ژاندارمری در نخستین ساعات شروع این روز و نزدیک سحر در رابطه با غائله پاوه چنین بود:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
از اطراف ایران گروهها ی مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده¬اند که من دستور بدهم به سوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند، من از آنان تشکّر می¬کنم و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می کنم اگر با توپها، تانکها، قوای مجهّز تا بیست و چهار ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می دانم. من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور میدهم که فوراً با تجهیز کامل عازم منطقه شوند و به تمام پادگانهای ارتش و ژاندارمری دستور می دهم که بی انتظار دستور دیگر و بدون فوت وقت با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کنند و به دولت دستور می دهم وسائل حرکت پاسداران را فوراً فراهم کند.
تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی می دانم و در صورتی که تخلّف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی میکنم. مکرّر از منطقه اطّلاع می دهند که دولت و ارتش کاری انجام نداده¬اند. من اگر تا ۲۴ ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول میدانم.
والسّلام علیکم ورحمت الله وبرکاته
روح الله الموسوی الخمینی
اطّلاعیّه امام در حدود سحر از رادیو خوانده شد. پس از هفت ماه مسامحه و سازشکاری و ایجاد روحیّه یأس و نا امیدی در کشور و در جوانان انقلابی و در نیروهای انقلابی ارتش، شور و هیجانی در کشور ایجاد شد و سیل نیروهای داوطلب از سراسر کشور به سمت پاوه و کردستان سرازیر شد.
فرمان امام و تأثیر آن در سرنوشت پاوه و کردستان از زبان شهید دکتر چمران
…..تا آن لحظه که فرمان تاریخی امام صادر شد، ما حالت تدافعی داشتیم و از مواضع خود دفاع میکردیم و سعی داشتیم که موجودیّت ناچیز خود را در برابر سیل هجوم دشمن حفظ کنیم. امّا به محض انتشار فرمان امام، همه چیز تغییر کرد. جوانان خسته و مجروح و دل شکسته ما روحیّه ای آتشین یافتند و دشمن قوی و توانا به سرعت روحیّه خود را از دست داد. آتش گلوله دشمن تخفیف یافت و به خوبی احساس کردیم که عدّه کثیری در حال فرار از معرکه اند ….بعد از فرمان منقلب کننده امام دیگر جای سکوت و تماشا نبود. وقت حرکت و قاطعیّت و شجاعت بود. امام بزرگ امّت فرمانی انقلابی صادر کرده بود و این فرمان باید به طور انقلابی پیاده شود و من میدانستم و میتوانستم و مسئولیّت داشتم که این فرمان انقلابی امام را به بهترین وجه انقلابی که در تاریخ نظیر نداشته باشد به مرحله عمل در آورم. (ص ۹۱ )
…..فرمان امام انقلابی بود و طوفانی و انقلابی در دلها ایجاد کرد و دوستان را امیدوار ساخت و به آنها قدرت روحی بخشید. همان پاسداران خسته و کوفته و مجروح آنچنان جانی گرفتند که قابل تصوّر نبود. دشمنان را سخت به هراس انداخت. همان دشمنانی که آماده برقراری جشن پیروزی و سرمست باده فتح و ظفر بودند، آنچنان پا به فرار گذاشتند که گویی لشکری جرّار به تعقیب آنها پرداخته است. این فرمان امام را بایست هر چه انقلابی تر به اجرا در آورد و اجرای آن جز با تکیه بر ایمان و اعتقاد و شهادت و بهره گیری از ایثار و شجاعت و شیوههای انقلابی جنگی ممکن نبود. (ص۹۳)
…..آری آنجا بود که تصمیم به هجوم گرفتیم تا به دشمن نشان دهیم که اگر امام امّت فرمان دهد، آنچنان معجزه ای خلق خواهیم کرد که در تاریخ به یادگار بماند. (ص۹۳ )
…..پاسداران از جان گذشته با فریاد الله اکبر می خروشیدند و زمین و آسمان را لبیک می گفتند. چه معجزه ای! که فقط از مردان بر انگیخته خدا میسّر است و بس٫ …..نیروهای دشمن از هر طرف پا به فرار گذاشتند. چه کسی می توانست چنین معجزه ای بوجود بیاورد که از یک شب هولناک و یک نقطه، چنین تحوّل و تحرّکی خلق کند که مبدأ جنبش و حرکت و پیشروی به سوی انقلاب راستین اسلامی باشد. (ص ۹۷ )
…..خوب احساس میکردم که فقط یک قدرت روحی بزرگ در یک ابر مرد تاریخ قادر است چنین معجزه ای بکند. (ص ۹۸ )

فرامین دیگر امام
این دو فرمان[۱] نیز ساعاتی بعد از جانب امام خمینی به رئیس ستاد ارتش، ژاندارمری و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صادر شد:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به رئیس ستاد ارتش و ریاست کلّ ژاندارمری جمهوری اسلامی و رئیس پاسداران انقلاب اکیداً دستور میدهم که به نیروهای اعزامی به منطقه کردستان دستور دهند که اشرار و مهاجمین را که در حال فرار هستند، تعقیب نمایند و آنان را دستگیر نموده و با فوریّت به محاکم صالحه تسلیم کنند و تمام مرزهای منطقه را با فوریّت ببندند که اشرار به خارج نگریزند و اکیداً دستور می دهم که سران و اشرار را با کمال قدرت دستگیر نموده و تسلیم نمایند. اهمال در این امر، تخلّف از وظیفه و مورد مؤاخذه شدید خواهد شد.
والسّلام علیکم ورحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی

بسم الله الرّحمن الرّحیم
السّاعه خبر رسید که در سنندج حزب دموکرات، ارتشیها و سازمانهای آنان را محاصره کرده اند و اگر تا نیم ساعت دیگر کمک نرسد اسلحهها را می برند و از مسجد سنندج به ما ااطّلاع داده اند که حزب دموکرات زنها ی ما را به گروگان برده اند. اکیداً به کلیّه قوای انتظامی دستور می دهم به پادگانها ی مراکز ابلاغ کنند که با قدرت کافی به طرف سنندج حرکت کنند و با شدّت اشرار را سرکوب نمایند. پاسداران انقلاب در هر محلی هستند به مقدار کافی به طرف سنندج و تمام کردستان با پل هوائی بسیج شوند و با شدّت تمام، اشرار را سرکوب نمایند.
تأخیر ولو به قدر یک ساعت، تخلّف از وظیفه و به شدّت تعقیب میشود. از ملّت ایران می خواهیم که مراقب باشند هر یک از مأمورین تخلّف کردند فوراً اطّلاع دهند. من انتظار دارم که تا نیم ساعت دیگر از قوای انتظامی به من خبر بسیج عمومی برسد.
والسّلام علیکم و رحمت الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی
[۱] صحیفه نور، ج ۸ ، صفحه ۲۵۳ و۲۴۹ ، ۲۷/۵/۵۸