صادق زیبا کلام مردی که سی و پنج سال برای مذاکره و سازش نالیده است! امّا کسی به او محل نگذاشته است!


نماینده دولت موقّت اعلام کرد که خواست ضد انقلاب منطقی است!
دولت موقّت در اوج فتنه و کشتار ارتشیان و پاسداران، شخصی بنام« صادق زیبا کلام » را به عنوان نماینده دولت به کردستان فرستاد. دموکرات ها طی یک نقشه بسیار مشکوک، ظاهراً او را از محل فرمانداری مهاباد ربوده و پس از چند روز آزاد کردند. او پس از آزادی، طیّ مصاحبهای اعلام نمود:
دو روز قبل، هنگامی که به فرمانداری مهاباد حمله شد، چند مرد مسلّح که سر و صورت خود را پوشانده بودند، به داخل فرمانداری آمدند و مرا به درون یک اتومبیل که خارج از فرمانداری آماده بود، هدایت کردند. آن ها چشم هایم را بستند و از زمان خروج از فرمانداری تا محلّی که آن ها مجدّداً چشم هایم را باز کردند، نزدیک به سه ساعت طول کشید. در محلّی که تا کنون آن را ندیده بودم با گروهی از سران حزب دموکرات کردستان، روبرو شدم و با آن ها به مذاکره پرداختم. در این مذاکرات متوجّه شدم که خواست های آن ها منطقی است. قبل از اینکه با سران حزب دموکرات تماس داشته باشم، پنج درصد امیدوار بودم که مسئله کردستان از راه مذاکره سیاسی حل شود، امّا در مدّتی که با این گروه مذاکره داشتم و پیشنهاد آن ها را شنیدم، صد در صد امیدوار شدم که صلح و آرامش، فقط از راه مذاکره سیاسی به کردستان باز خواهد گشت. رفتار سران حزب دمکرات و نیز افرادی که من را ربودند فوق العادّه عالی بود و کوچکترین ناراحتی برای من ایجاد نشد.

افرادی که در آن محل با آن ها ملاقات کردم مصّرانه خواستار حل مسئله کردستان از راه مذاکره بودند. آن ها از جنگ و برادرکشی اظهار تنفّر میکردند و میگفتند که نه تجزیه طلب هستند و نه برادرکش، ایرانی هستند و فقط خواستار رفع ستمی که به آن ها شده است، میباشند. او نام افرادی را که با آن ها مذاکره کرده بود، فاش ننمود و گفت پیشنهادات آنان محرمانه و به صورت کتبی است و مستقیماً باید به نخست وزیر ارائه گردد[۱].
این بیانات در اوج توطئه و کشتار و ترور پاسداران و ارتشیان غیور و نیروهای بومی طرفدار انقلاب، موجب کمال تعجّب بود. این پیشنهاد که دموکرات ها، به عنوان طرف مذاکره پذیرفته شوند و نه مردم کرد و این گروهک وابسته به بیگانگان و مزدور آنان را که دستش تا مرفق به خون عزیزترین فرزندان انقلاب آغشته بود، اینگونه به رسمیّت شناختن و رسمیّت بخشیدن و بزرگ کردن، موجب شگفتی بود و نشان از عدم وجود حداقل درک از مسائل کردستان و سازشکاری در بر خورد با ضد انقلابیّن وابسته به ابر قدرت ها بود.
با توجّه به عزم جدّی نظام در سرکوب « ضد انقلاب» و توجّه به « حقوق مردم کرد»، طرح نمودن یک گروه ضد انقلاب وابسته، به عنوان« نماینده مردم کردستان» و به عنوان « طرف مذاکره» و« صد در صد امیدوار شدن به حل مسئله کردستان از طریق مذاکره با آنان»، اگر نشانگر ساده لوحی کامل نباشد، آیا نشانگر همان چیزی نیست که پاسداران فداکار که در سخت ترین شرایط کردستان جان خود را برکف دست نهاده تا از توطئه کثیف جدایی کردستان و تشکیل یک اسرائیل دوّم در منطقه، جلوگیری نمایند به آن اذعان نمودهاند؟[۲]

سخنان آقای خلخالی در مورد این شخص جالب است، ایشان در مورد ربودن نماینده نخست وزیری گفت:
وقتی که در سفر اوّل به کردستان در پاوه بودم، آقای زیباکلام نزد من آمد و اظهار داشت که مدّت دو یا سه ماهی در کردستان به سر میبرم و از اوضاع و احوال کردستان با خبر هستم. اگر شما راجع به این منطقه حرفی دارید، بگوئید. امّا چون من سرم شلوغ بود، حرفی نزدم تا بار دیگر ایشان را در سقّز دیدم و سرانجام با ایشان در مهاباد ملاقات کردم.
در مهاباد تعدادی از پاسداران به من مراجعه کردند و گفتند آقای زیباکلام با دموکرات ها ارتباط و سرو سری دارد و به میان آن ها میرود و با آن ها همکاری میکند. پاسداران همچنین گفتند: او گفته است تا سر پاسداران انقلاب را در کردستان نبریم دست بردار نیستیم. خلخالی سپس گفت: با توجّه به این اظهارات من او را به محکمه اظهار کردم که به چه مناسبت با دموکرات ها رابطه برقرار میکنید؟ ایشان منکر شد، ولی پاسداران روبروی ایشان ایستادند و گفتند: علیه پاسداران انقلاب فعّالیّت وسیعی دارد. در اینجا چون شهادت پاسداران به حکم بیّنه شرعیّه بود، طبق دستور قرآن و اسلام به آقای زیباکلام اخطار کردم که شما حقّ ماندن در مهاباد را ندارید! باید هرچه زودتر این منطقه را ترک کنید! در غیر اینصورت شما را توقیف میکنم. بعد از آنکه از کردستان بازگشتم، باز اسم ایشان را در جرأید خواندم که به عنوان نماینده نخست وزیر در آن منطقه است. من البتّه به نماینده بودن یا نبودن ایشان کاری ندارم و به من مربوط نیست، ولی این امر که دمکرات ها ایشان را ربودهاند و پس از دو روز مذاکره، وی را آزاد کردهاند، کذب محض است و هیچ دلیل و مدرکی مبنی بر ربودن ایشان وجود ندارد و با توجّه به اینکه میگفتند او از طرف چپ ها در منطقه فعّالیّت میکند، من ربودن ایشان و ملاقات با سران دموکرات را یک نوع توطئه میدانم، زیرا شاهد ربودن پاسداران و مردم کوچه و بازار بودم که چگونه ربوده میشدند و کشته آن ها تحویل میشد. حال چطور ایشان را از فرمانداری ربودهاند و پس از دو روز مذاکره آزاد کردهاند، سؤالی است که باید به آن پاسخ داده شود[۳].
شخص فوق الذّکر چند روز قبل از ربوده شدن در مصاحبهای با روزنامه اطّلاعات در این رابطه سخن گفته است و ارتباطات خود را توجیه نموده است که جالب توجّه است:
باید عرض کنم انتقاداتی که از نحوه برخورد سپاه پاسداران با مردم میشود تا اندازهای وارد است. زیرا چندی قبل دو نفر از پشت بامی در مهاباد به سوی پاسداران تیراندازی کردند که منجر به شهادت دو پاسدار شد، امّا پاسداران به جای اینکه به فکر تعقیب و دستگیری آن دو نفر فراری باشند، شروع به تیراندازی هوایی کردند و حدود هفتاد تا هشتاد نفر را دستگیر ساختند.[۴] وقتی از کار آن ها انتقاد کردم آن ها خود من را نیز دستگیر ساختند و به عنوان فرد مشکوک و احتمالاً به دلیل همکاری با حزب دموکرات، یک شب در بازداشت نگاه داشتند و سپس به زندان لشکر ۶۴ ارومیه فرستادند. در زندان فرمانده لشکر متوجّه شد و من را از زندان آزاد ساخت. روزی هم شیخ صادق خلخالی هنگامی که برای محاکمه گروهی به مهاباد آمده بود، من را در جریان بیانات خود، متّهم به همکاری با حزب دمکرات نمود[۵] حتّی مرا تهدید به قتل نمودهاند و گفته اند از منطقه خارج شوم.
در جریان سفرها و مذاکرات با کردها آن ها اظهار میداشتند که ما اوّل کرد هستیم و بعد ایرانی و پس از آن مسلمان « !» در حالی که در مناطق دیگر ایران میگویند اوّل مسلمان هستیم و بعد مسلمان و پس از آن باز هم مسلمان هستیم. مردم این منطقه به کرد بودنشان افتخار میکنند و شاید افراد دیگر در سایر نقاط کشور، مذهب را ترجیح میدهند.
او سپس پیشنهاد داده است:
اگر این دوگانگی فرهنگی را قبول کنید یعنی در حقیقت بحران یک بحران فرهنگی است و راه حل فرهنگی است که آن هم عبارت است از تبلیغات مؤثّر برای ایدئولوژی مترقّی اسلامی. پیش مرگ حزب دمکرات که اکنون در کوهستان سنگر گرفته و بر روی قوای دولتی آتش میگشاید، روزی پنج بار از سنگر خارج شده و نماز « !» میخواند.[۶]
در هر صورت ما گرفتار دولتی با این تفکّرات شدهایم و انقلابی به این عظمت، به دست این افراد افتاده است و اینان باید برای مردمی که در سال گذشته اعجاز بزرگ قرن را با ایمان و فداکاری و ایثار جان و خون خود آفریدهاند، تصمیم بگیرند و با مزدوران بی وطن و بیگانه پرست و تربیت شدگان و ایادی صهیونیسم و مزدوران دستگاه های جاسوسی انگلیس و آمریکا و اسرائیل و سایر ابر قدرت ها به مذاکره بنشینند و پیشنهاد سازش با آنان را بنمایند و اینگونه بیانات گهرباری را در مورد آنان بیان فرمایند. نماینده دولت موقّت بهتر از این نمیشود.
[۱]– اطّلاعات، ۲۴ مهر ماه ۵۸ ص ۱
۲ – یعنی ارتباط و سَر و سِرّی که این شخص، یعنی نماینده دولت موقّت، مخفیانه با دشمنان انقلاب دارد.
۱- اطّلاعات ۲۶ مهر ۵۸ ص ۲
۲ – البتّه این کار در همه جای جهان رسم است. عدّهای که مشکوک هستند را دستگیر میکنند و سپس با بررسی و کسب اطّلاعات از آنانی که شاهد بودهاند و یا نگه داشتن کسانی که دخالت آن ها محرز شده، افرادی را که بیگناهی آن ها اثبات شده را آزاد میسازند.
[۵]– البتّه ایشان بیان ننموده است که او را به محکمه احضار و پاسداران در حضور او به ارتباطش با دموکراتها شهادت دادهاند و دقّت نکرده اند که اهل سنّت در سه وعده نماز می خوانند و دقّت نداشته اند که دموکرات ها بخصوص رهبران آن ها، اصولاً اهل دین و نماز و دیانت نیستند و اگر شخصی هم نماز می خوانده و هم عضو حزب دموکرات بوده، نشانگر استضعاف فکری او و نداشتن حداقل درک سیاسی در آن شخص بوده است و اگر کسی از این نمازها اینگونه برداشت کرده است که دموکراتها مسلمان و اهل نماز و روزه بوده اند، نشانگر ساده لوحی و ساده اندیشی خود اوست.
[۶] – اطّلاعات ۲۳ مهر ۵۸ ص ۱۱