دهمین روز 23 آبان 1358
23 ذیالحجةالحرام 1399
14 نوامبر 1980
كارتر سپردههاي ارزي ايران را بلوكه نمود

چند دقيقه مانده به ساعت 4 توسط يكي از دوستان از خواب بيدار ميشوم و لباسم را ميپوشم. آوركتم را ساعت 12 كه از نگهباني برگشتم به يكي از دوستان كه نوبت پاسش بود دادم و حال نميدانستم كجاست. ما در سالن بلوك استراحت ميكرديم و او جزء كساني بود كه در يكي از دو اتاق بلوك بود. معمولاً هر كس نوبت نگهبانياش بود، در سالن ميخوابيد تا موقع صدا زدنش مزاحم ديگران نشود.
در اتاق را باز كردم كه در صورت مشاهدة آوركت آن را بردارم. با باز شدن در، نور مختصر سالن، در اتاق افتاد. چند نفر از دانشجويان در تاريكي مشغول خواندن نماز شب بودند، از جمله عليرضا هادی پور[1] از دانشجويان پليتكنيك. از مزاحمتي كه براي آنها ايجاد كرده بودم و خلوت آنها را به هم زده بودم شرمنده شدم. يكي از آنان پرسيد كاري داريد؟
گفتم: ميخواهم سر پاس بروم ولي آوركت ندارم.
او بلند شد و آوركت خود را به من داد و گفت: آن را بعد از پاس روي ميز بگذار. با تشکّر بيرون آمدم و سر پاس رفتم.
ديدن صحنة نماز آنان در نيمه شب روي من خيلي تأثير گذاشت. حس كردم بعضي از دانشجويان در دنيايي ماوراي دنياي من سير ميكنند. علاوه بر بعد سياسي و انقلابي، معنویّت هم بُعد مهمّي از زندگيشان بود.
در آن سحرگاه سوّمين روز روزه و به خصوص زماني كه راديو برنامة سحرگاهي خود را شروع نمود، نماز اين دانشجويان برايم حالت و صورت ديگري پيدا نمود. به برنامة سحري، سخناني از امام در رابطه با آمريكا و محاصرة اقتصادي نيز اضافه شده است و لحظاتي قبل از پخش اذان صبح، سخنان ايشان پخش ميگردد و فضاي معنوي سحرگاهي را با سخنان ظاهراً سياسي ايشان و آن هم با آن لحن ملكوتي كه انسان را به خدا نزديكتر ميساخت، مزّين ساخته بود.
با خوردن ليوان چاي پس از سحري و پخش اذان صبح، دوستان وسایل را جمع كرده و عازم بلوك ميشوند و من هم براي لحظاتي اسلحه را روي پشتبام گذاشته و با سرعت نماز صبحم را ميخوانم و اسلحه را برداشته و باقيماندة زمان نگهباني را در گرگ و ميش صبحگاهي تا نزديك طلوع آفتاب به قدم زدن ميپردازم و سپس به بلوك رفته و استراحت ميکنم.
ساعت نه و نیم صبح از خواب بیدار شدم. بيرون از ساختمان بلوك، در فضاي سبز كنار و زير آفتاب پایيزي مينشينم تا گيجي خواب را از سر خود بيرون كنم.
چند تن از برادران در همان نزديكي بر روی چمنها نشسته و مشغول خواندن كتاب «عربي آسان» نزد يكي از دانشجويان ديگر هستند. گرايش بسيار خوبي بين دانشجويان جهت شناخت اسلام و آشنائي با قرآن از قبل از انقلاب آغاز شده بود، تعدادي از دانشجويان در لانة جاسوسي به خواندن عربي جهت آشنائي بيشتر با زبان قرآن روي آوردهاند و كلاسهاي تفسير قرآن و نهجالبلاغه نیز تشکیل شده است و دانشجویان از اين فرصت طلائي براي آشنائي با معارف اسلامي حداکثر استفاده را مینمایند.
خواهران دانشجو در نقاط مختلف سفارت به خصوص در محوطة جنوبي و شرقي در ميان درختان به نگهباني ايستادهاند. خانمهای دانشجوی خط امام تنها روزها مسئوليت نگهباني از لانه را به عهده میگیرند و تنها در اطراف محل سكونت خود و يا محل نگهداري گروگانهاي زن به نگهبانی میپردازند. رفت و آمد آنان و نيز انجام مسئوليتهاي مختلف در روز به خوبي مشهود است.
يك زندگي دستهجمعي شبانه روزی و در چهارچوب ضوابط اسلامي در لانه جريان دارد. خصوصّيتهاي مختلف فرهنگی بین برادران و خواهران در برخوردهاي كاري مشخّص ميشود. بسياري از خانمها در مقابل آقايان كمحرف و متين و بعضي بسيار پر جنب و جوش و به اصطلاح داراي روابط عمومي قوي هستند.
بعضي چادري و بعضي با ساير گونههاي حجاب اسلامي، كه البته به مرور دارد بر تعداد چادريها افزوده ميشود. آقايان هم كه جاي خود دارد و انواع رفتارها و شخصیّتها از آنان بروز ميكند و گاهی بر اساس ضربالمثل مشهور «بين الاحباب تسقط الآداب»، ارتباطات صمیمانهتر میگردد. با گسترش ارتباطات، شخصیّت و استعدادهای تك تك دانشجويان برای دیگران مشخّص میشود و هر كسي به خصوصّیاتی در ميان سايرين شناخته ميشود.
علي زحمتکش به مديريت عمليّات و بچّهها به او فرماندة كل قوا ميگويند. از بچّههاي جنوب تهران است و مقداري جدّي در كار و شوخطبع.
عباس وراميني[2] معاون عمليات، باز هم از بچّههاي جنوب تهران. بسيار خوش برخورد، مردمدار، رك و علاقهمند به نظم و نظام و امور عملّیات و برخلاف علي كه لباس پوشيدنش بسيار عادي است، در اين زمينه هم منظم و به علت گذراندن دوره سربازی در راه انداختن رژه هم زبردست و علاقهمند.
حسن سيف[3] شهرستاني، تداركاتچي تسليحات و چقدر به اين كار علاقهمند است و حجب و حياي خاصي دارد.
اكبر رفان کازرونی انباردار و مسئول ژنراتور، بسيار كمحرف و منظم و سختگير و نزديك شدن به حريمش كار هركس نيست.
احمد حسینی، دانشجوی صنعتی شریف، روابط عمومي بسيار قوی، خوش برخورد، آدم را تحويل ميگيرد. پر كار و دقيق و تأثيرگذار روي انسان، آدم باسواد
خانم معصومه ابتکار، مترجم، دنبال كار خود و برقرار كنندة ارتباط بين دانشجويان و خبرنگاران و شخصیّتها. خبرنگاران به او «مری» میگفتند.
خانم ربیعی بين خانمها بسیار فعّال، مقداري دقيق و زیرک.
حسين دهقانپور، يزدي، فرفره، شلوغ با همان لهجة يزدي، آدم مدير عملياتي، خندهرو
مهدی رحمتی، دانشجوي دانشگاه صنعتي شريف كه با برادر کوچکترش که دانشجوی پلی تکنیک است هر دو در لانه حضور دارند و برخلاف برادر كوچكترش كه لهجهاش تهراني شده، او هنوز با همان لهجة يزدي حرف ميزند. آدم سياسي و رك و داراي درك نسبتاً خوب سياسي است. برادر کوچکترش هادی[4] هم که هم اتاق ماست و مجلسگردان و شوخطبع و خلاصه خستگی را با شوخیهایش از تن بیرون میکند و بعضی مواقع هم افراط کننده در شوخیها بخصوص در جشن پتو[5]!
شیخ الاسلام: دانشجوي سال هاي آخر پزشكي دانشگاه تهران است و هر وقت با او برخورد ميكني مثل اينكه به مطب يك پزشك رفتهاي.
شورای لانه[6] نیز که متشکّل از پنج تن از دانشجویان میباشد، با اين شخصیّتهاي گوناگون و با انگيزه و فعّال، خوب برخورد نموده و آنان را به كار گرفته است.
با یکی از ماشينهاي استيشن سفارت همراه با يكي دو نفر از دوستان ، براي آوردن پوسترهاي چاپ شده به چاپخانه میرويم. در محوطة سفارت پمپ بنزين هم وجود دارد، از قراری به دلايل امنیّتي ماشينهاي سفارت آمریکا از زدن بنزين در شهر خودداري و از اين پمپ اختصاصي استفاده میکردند. پس از زدن بنزين راه ميافتيم. شیشههای ماشين ضدگلوله به كلفتي دو سه سانتی متر است و كمتر گلولهاي ميتواند از شيشة ضد گلوله در اين حدّ عبور نمايد.
عليالظاهر اكثر ماشينهاي سفارت به همين صورت ضد گلوله هستند. باب شوخي با راننده باز ميشود.
ـ حتماً ظهر غذا را با همين ماشين ميآريد تا اگر كسي خواست اون رو ترور كنه، نتونه؟!
– نگاه كنيد، مجيد شفایی مثل شخصیّتها نشسته، فكر ميكنه اين ماشين مال خودشه، میترسه فدائيها ترورش كنن.
در مقابل او هم جواب ميدهد: به قيافة اين نگاه كنيد، رنگ از روش پريده. عزيز من! اگر خواستند ترورت كنن، ماشين ضد گلولهست، تير به تو نميخوره.
با رسيدن به چاپخانه مؤسسة كيهان، پياده میشویم و پس از تحويل چند طرح و جزوة جديد براي چاپ، كارگران چاپخانه پوسترهای چاپ شده را برايمان بارگيري میکنند. كارگران و متصديان چاپ ما را تحويل گرفتند و احترام گذاشتند.
متصدي فيلم در حالي كه داشت فيلمها را برای چاپ تنظيم میکرد، از دوران شاه خاطرات زيادي براي ما بيان كرد. ميگفت براي جشنهاي دو هزار و پانصد ساله، قرار بود عكسهاي رنگي شاه را افست چاپ كنند و از ترس مأموران ساواك تحت فشار روحي شدید بودیم كه مبادا كوچكترين اشكالي در عكس به وجود آيد.
كارگران حروفچين نيز درد دلهاي زيادي داشتند. میگفتند کوچکترین اشتباه آنان را عمدی تلقی میکرده و چه بلاهایی که بر سر آنها نميآوردند. از زنداني شدن بعضي از همكارانشان و مسائلي از اين قبيل و از ماجراي اعتصاب مطبوعات در دوران انقلاب و برخوردهاي ماًموران حكومت نظامي نيز برايمان سخنان بسیار گفتند.
تقريباً تمام چاپخانه را گشتيم، هر كدام از آنان در حين انجام وظيفه، واحد خود را نیز به ما معرفي كردند و تقریباً در این دو سه ساعت به چگونگی چاپ روزنامه به خوبی آشنا شديم و اين به خاطر احترامي بود كه آنها به دانشجويان خط امام ميگذاشتند.
نزديكيهاي ظهر به لانه بازگشتيم. خيابان مبارزان به علت تجمع جمعیّت ترافيك سنگيني دارد. مجبور میشویم از خيابانهاي جنبي خود را به در پشت سفارت كه براي عبور و مرور ماشينها استفاده ميشد، برسانيم. پوسترها را به واحد تبلیغات تحویل میدهیم.
توزيع توسط واحد روابط عمومي انجام میگردد و پوسترها و جزوات به دانشگاهها و ادارات و مدارس فرستاده ميشود.
قرار بود واحد روابط عمومي برای دانشجويان خط امام كارت شناسایي صادر کند. پشت دستگاهی كه ضمن گرفتن عكس آن را در چهارچوب يك كارت چاپ مينمود، نشستيم. يكي از دانشجويان نامم را روي یک تکه كاغذ مینویسد و آن را روي دستگاه میگذارد. بعد از تصوير برداري، کارت شناسایی ما با عنوان دانشجوي مسلمان پيرو خط امام ظاهر خواهد شد و بدین صورت رسماً به عنوان گروگانگیر حرفه ای در خواهیم آمد!.
انقلاب اسلامي همه چيزش يگانه و بيهمتا بوده است. گروگانگيريش هم به همين گونه. گروگان گرفتن پنجاه شصت نفر از افراد نظامي و نیز جاسوسان كاركشته و فتنه انگيز و سياستمداران توطئهگر يك ابرقدرت و حال صدور كارت شناسائي!
امّا آمریکایيها اگر بخواهند اين ماجرا را تعريف كنند، حتماً بيان خواهند داشت: گروگانگيران براي خود كارت گروگانگيري صادر نمودهاند!
با پخش اذان از بلندگوهاي سفارت، نماز ظهر برپا ميشود. آقاي خوئينيها بين دو نماز طی سخنراني، از تلاش و كوشش خالصانة مردم در حمايت از فتح لانة جاسوسی و نيز همگامي آنان در روزة سياسي تشکّر کرد. ایشان بیان داشت:
اگر انگيزه الهي شد، همة كساني كه با خدا هستند، در اين راه از ما حمايت خواهند نمود و نيّت انسان و اخلاص او، معيار پذيرش اعمال در پيشگاه خداوند است.
از دیروز با توجه به اينكه دانشجويان و اكثر مردم حاضر در مقابل لانة جاسوسی روزه هستند، از بلندگوهاي لانه آيات قرآن پخش ميشود.
پس از نماز با چند تن از دوستان به بيرون لانه ميرويم. براي ما آنچه جلوی لانه اتّفاق میافتد، جالب توجه است. در چادري تعدادي از خانمها به پاك كردن سبزي و حبوبات مشغولند و صحبت از پختن آش است. شب گذشته و هنگام افطار و سحر، آش و تخممرغ پخته و غذاهايي از اين قبيل بين جمعیّت توزيع شده است و خانمها براي افطار امروز دوباره مشغول تهیّه مقدمات پختن آش و… براي جمعیّت روزهدار هستند.
يكي از خانمها ميگويد؛ كارگري ده تومان كه معادل حقوق يك روز او بوده، كمك نموده است. دانشآموزی پول تو جيبي خود را داده و مواردي از اين قبيل.
تعداد زیادی دكّه و دستفروشی براي فروش ساندويچ و پيراشكي و… مقابل لانه مشغول کار هستند. صاحبان آنها در اين چند روز به احترام روزهداران از ارائة علنی غذا به مشتري به جز موارد خاص مثل كودكان، خودداري ميكنند. كساني كه روزه نيستند هم از خوردن و آشاميدن در مقابل ديگران خودداري مينمايند.
دكّههای كتابفروشي كتابها و نشريّات حزبي را ارائه ميكنند، نسبت به روزهاي گذشته بیشتر شدهاند.
از نخستين ساعات امروز اعلام شد كه زلزلة شديدي مناطقي از استان خراسان را لرزانده و موجب ويراني فراوان در اطراف گناباد و بيرجند و تربت حيدريّه و قائن شده است. تعداد كشته شدگان از مرز دویست و چهل تن گذشته است. حضرت امام با اطّلاع از ابعاد ويراني زلزله، طي پيامي از ملت ايران خواستهاند كه بدون فوت وقت به ياري زلزلهزدگان بشتابند و با هر وسيلة ممكن آنها را نجات بدهند[7]؛ و از شوراي انقلاب خواستهاند با توجه به مصيبت بزرگي كه زلزله به بار آورده، با سرعت عمل و هماهنگي تمام سازمانها و نيروهاي امدادي، به كمك آنان بشتابند و به صورت ضربتي عمل نمايند.
اطلاعیة دانشجويان، امروز روشنگر توطئة جديد دشمن، يعني نامعلوم و مبهم نشان دادن خواست ملت ايران است. این توطئه از طریق اظهارات ظاهراً دلسوزانة گروهكها و احزاب و شخصیّتهاي سياسي صادر شده است. دانشجویان خط امام نسبت به موضعگيريهاي محافظهكارانه و سازشكارانه بعضی مسئولين كشور كه موجب كشاندن اين حركت اصيل به سمت سازشكاري و محافظهكاري است، هشدار میدهند و اعلام میکنند كه از نظر دانشجويان اين امر محكوم و خيانت به اين حركت عظيم الهي است.[8]
این هشدارها به سخنان بنيصدر، وزير خارجه، اشاره دارد که در نامه به والدهايم مواضع سازشکارانهای را اتخاذ نموده است و این مطلب آنقدر روشن است كه بنيصدر در مصاحبة مطبوعاتي امروز در جواب خبرنگاري كه از او سئوال مینماید:
«نامة شما به والدهايم نشان ميدهد كه در مواضع خود تعديل كردهايد.»
و او پاسخ ميدهد:
«اين تعديل نيست بلكه يك روش عملي است! ما در مقابل درخواست استرداد شاه از آمریکا ميگویيم: اگر ملت آمریکا از اين بابت احساس تحقير ميكند، اين رسيدگي (اشاره به پيشنهاد خود به والدهايم) را بپذيرد و سپس به محض اينكه ثابت شد شاه مجرم است، در اختيار ملت ايران قرار بگيرد.[9]»
صدا و سيما هم اعلام نموده است که از پخش سريالها و فيلمهاي آمریکايي جلوگيري خواهد كرد و با توجه به اينكه اكثر فيلمها و سريالهاي سيما آمریکايي است يقيناً نمايش فيلم از امروز به شدّت كاهش خواهد يافت.[10]
حزب جمهوري اسلامي طی اطّلاعیّهای از مردم درخواست مينمايد كه با توجه به نزديك شدن اولین سالگرد كشتار مردم عزادار تهران در شب اوّل محرّم سال 57 در سرچشمة تهران، كه تعدادي از عزاداران حسینی به دست مزدوران شاه و آمریکا به شهادت رسیدند، در شب اوّل ماه محرّم امسال در پشتبامها فرياد «الله اكبر» سر دهند.
متن اطّلاعیّه[11] از بلندگوي لانة جاسوسی خوانده ميشود و مورد تأئيد مردم و دانشجویان خط امام قرار ميگيرد.
96 تن از هنرمندان اعلام نمودهاند كه همراه با پشتيباني قاطع ملت ايران از خط مشي خلقي و ضد امپرياليستي امام خميني، مراتب حمايت و تأیيد خود را از اشغال سفارت آمریکا، اين لانة جاسوسی و توطئه را كه بيش از نيم قرن رژيم خونخوار و ددمنش پهلوي را بر ملت ايران تحميل كرده بود، اعلام و از همة هنرمندان دعوت ميكنيم كه به اين مبارزة ضد امپرياليستي و خلقي بپيوندند و با تمام نيرو در تقويت آن بكوشند[12].
گروه كثيري از هنرمندان كه بعضي از امضاكنندگان نامة فوق نيز در ميان آنها ديده ميشوند، طي چند روز اخير به مقابل لانة جاسوسی آمدهاند و در تظاهرات حمايت از دانشجويان شركت نمودهاند.
امروز بعد از ظهر نيز قريب به شش هزار تن از پرسنل نيروي هوايي، متشکّل از افسران و همافران و درجهداران اين نيرو، به سمت لانة جاسوسی راهپيمايي نمودند و مردم حاضر در مقابل لانة جاسوسی از آنان به گرمی استقبال کردند. آنان هم طي قطعنامهاي از اقدام قهرمانانة دانشجويان در اشغال سفارت آمریکا و اقدام قاطع شوراي انقلاب در قطع صدور نفت به ايالات متحده آمریکا پشتيباني نمودند و خواستار استرداد شاه خائن به عنوان تنها راه آزادي گروگانها تأكيد كردند.
كاركنان پالايشگاه تهران هم امروز براي اعلام حمايت، راهپيمايي كرده و مورد استقبال و قدرداني ويژه مردم قرار گرفتند. آنان شعار ميدادند:
– شيراي نفت رو بستيم، آمریکا رو شكستيم
– ملت ما بيدار است، از آمریکا بيزار است
– پيروز باد ملّت، بر شاه ننگ و نفرت
– حمايت از مفسدين، برنامة آمریکاست
راهپيمایي مردم، امروز بسيار گسترده است. گروههاي متعدّدي در حالي كه بسياري از آنان روزهاند، خود را به لانة جاسوسی رساندهاند، به صورتي كه ديوارهاي جنوبي سفارت در زير انبوهي از پارچهها و پلاكارد كه دركنار ديوار گذاشتهاند، پوشیده شده است. از اولین ساعات روز تا پاسي از شب برنامههاي متعدّدي توسط برادران اتاق بلندگو اجرا ميشود. از پخش آيات قرآن و سرود و خواندن قطعنامهها و اعلامية اقشار گوناگون گرفته تا پخش اخبار راديو و اعلام اسامي كودكان گم شده.
طبق آخرين اخبار پرچم سه رنگ ايران نيز در ايالت فيلادلفيا به هر عدد سیزده دلار رسيده است تا تظاهركنندگان آن را خریده و بسوزانند.
با خود ميگويم امّا ميان ماه من تا ماه گردون، زمين تا آسمان باشد تفاوت. پرچم ظالم را سوزاندن كجا و پرچم مظلوم را به آتش كشيدن كجا؟
عدّهاي از شخصیّتهاي سوئيسي در تلگرامي به كارتر و دولت آمريكا خواستار استرداد شاه سابق به ايران و محاكمة وي شدهاند و از كارتر خواستهاند جهت تسريع در آزادي كارمندان سفارت آمريكا شاه سابق را به ايران مسترد نمايند تا در بارة هزاران مورد شكنجه و جناياتي كه طي سی و هفت سال سلطنتش مرتكب شده است مورد قضاوت واقع شود.[13]
بنيصدر در يك مصاحبة مطبوعاتي صحبت از آزادي زنان و سياهپوستان موجود در ميان جاسوسان آمريكايي ميكند. امّا مورد تكذيب دانشجويان قرار ميگيرد و سخنگوي وزارت خارجه طي اطّلاعیّهاي به اصلاح سخنان او ميپردازد كه او فقط بيان داشته است كه ممكن است زنان و سياهپوستان از بين گروگانها آزاد شوند. زنان به لحاظ احترامي كه اسلام براي زن قائل است و سياهپوستان به خاطر آن كه مستضعف هستند.[14]
شلوغي بيش از حدّ جلو لانه و كثرت برنامهها موجب ميشود، بيشتر بعدازظهر را همراه با تعدادي از دانشجويان در بالاي اتاقك نگهبانی بگذرانم و شاهد ابراز احساسات طبقات مختلف، بخصوص گروه عظيم كارگران و پرسنل نيروي هوايي و نمايندگان آنها از سراسر كشور باشم.
با نزديك شدن مغرب و پخش اذان، دانشجويان و اكثر مردمي كه در مقابل لانه جمع شدهاند در فضاي بسيار معنوي به نماز ميايستند و سپس افطاري آماده شده بين مردم توزيع ميگردد، ما هم جهت صرف افطاري به ساختمانهاي محل سكونت خود ميرويم.
شايعاتي مبني براينكه شاه مخلوع تا چند هفتة ديگر به مكزيك خواهد رفت بر سر زبانها افتاده است و اين در حالي است كه پزشكانش اعلام نمودهاند او بايد تا شش ماه ديگر در آمريكا بماند، امّا سیاستمداران آمریکایی به اين نتيجه رسيدهاند كه او به زودي قادر به خروج از آمريكا خواهد بود و اين موضوع اگر از نتايج پيشرفت علم پزشكي در آمريكا نباشد، يقیناً از نتايج پیشرفت علم سياست در آن كشور ميباشد[15].
چند تن از دوستان دانشگاه خودمان، با توجه به اينكه امشب قرار است مراسم نماز و افطاري در دانشگاه برگزار شود و بنيصدر سخنراني كند، به آن جا رفتهاند.
بنيصدر در ميان بسياري از مردم و نسل جوان به عنوان يك اقتصاددان و اسلامشناس جا افتاده. به خصوص در مناظراتي كه بين نيروهاي طرفدار انقلاب و گروهكهايی مثل فدایيان خلق و حزب توده چند بار شركت كرده. بعضي از اين مناظرات نيز از شبكه يك سيما كه تنها شبكة سراسري كشور است، پخش شده است.
چند كتاب او نيز در ميان جوانان به خصوص بسياري از دانشجويان به عنوان حرفهاي تازه، طرفداراني دارد. بنيصدر سالهاي بسيار طولاني در ايران نبوده و در فرانسه به درس و بحث و مبارزات فكري! مشغول بوده و همراه امام در دوازده بهمن به ايران آمده است. ظاهراً چهرهاي ضدماركسيسم دارد و حتی با سازمان مجاهدين خلق، كه در ميان طرفداران انقلاب به تازگي سازمان منافقين لقب گرفته، مخالفتهايي مينمايد. اخیراً روزنامهاي به نام انقلاب اسلامي با جمع آوری کمک مالی از مردم، راهاندازي و افكار خود را از اين طريق به اطّلاع مردم ميرساند. با توجه به كثرت نشريّات ضدانقلاب، چه وابستگان شوروي و چه آمریکا در ايجاد بدبيني نسبت به انقلاب اسلامي، جاي يك نشرية مدافع انقلاب خالي بود. بنيصدر خود را قهرمان اين صحنه نشان ميدهد و با استفاده از امكانات عظيم مردمي، اين روزنامه را راه مياندازد.
بنيصدر سرمقالة روزنامه را معمولاً خودش مينويسد و نكتة جالب این است که در كنار بسياري از اخبار چاپ شده، اظهار نظر نويسندگان روزنامه نيز مشاهده ميگردد. با توجه به اينكه رشتة درسي من هم اقتصاد است، دو كتاب «اقتصاد توحيدي» و «نفت و سلطه» او را خوانده و خلاصهبرداري نيز كردهام. كتاب «كيش شخصیّت» او كه در موضوع اخلاق است، شهرتي به هم زده. سخنرانيها و مناظرات او هم طرفداران زيادي پيدا كرده و من هم تا قبل از ورود به قضية تسخير لانة جاسوسي، در اكثر آنها شركت ميكردم. او خود را طرفدار امام نشان ميدهد و همين زمينة پذيرش او در ميان مردم را فراهم نموده است. گروههاي چپ ماركسيستي با او مخالفند و او را آمریکايي ميدانند. با توجه به مشكلات اقتصادي موجود، عدّهاي هم به طرحهاي اقتصادي او براي برطرف شدن مشكلات کشور دل بستهاند. او عضو شوراي انقلاب است و پس از استعفاي دولت موقّت، سرپرستي دو وزارتخانة اقتصاد و دارایي و وزارت خارجه را بر عهده گرفته است.
دوستاني كه براي افطاري به دانشگاه ملّي رفتهاند، پس از بازگشت از حضور جمع عظيمي از دانشجويان و مردم روزهدار در اين مراسم، كه در سالن ورزش دانشگاه برگزار شده، سخن ميگويند. بنيصدر در سخنراني خود گفته:
«هدف ما تنها باز پس گرفتن شاه مخلوع بيمار نيست. آنچه ما ميخواهيم اين است كه دشمن را از اين كه ميتواند با توطئه در بيرون مرزها انقلاب ما را به شكست بكشاند، مأيوس كنيم. ما ميخواهيم به همة مستضعفان جهان اعتماد به نفس بدهيم تا احساس كنند قدرت دشمن چيزي جز آنچه از آنها گرفتهاند، نيست… .»
ايران ميخواهد دوازده ميليارد دلار پول خود را از بانكهاي آمريكايي به اروپا منتقل نمايد در مقابل اين تصميم كارتر اعلام داشت كه تمام دارائي مؤسسات دولتي ايران در بانكهاي آمريكا و بانكهاي ساير نقاط توقيف خواهد شد.
دانشجويان و اساتيد ايراني ساكن در آمريكا ايالت ويسكانسين، ضمن اعلام تنفّر از اعمال غير انساني امپرياليسم جهانخوار آمريكا، آمادگي خود را براي مراجعت به وطن جهت مبارزه در راه استقلال و آزادي اعلام نموده و مصراً درخواست نمودهاند كه دولت ايران دستور مراجعت هر چه سريعتر كليّة افراد مقيم آمريكا و قطع كليّة روابط با اين كشور را صادر نمايد.[16]
دانشگاه ملّي نيز به عنوان پنجمين دانشگاه كشور جهت پذيرش دانشجويان اخراجي از آمريكا اعلام آمادگي نموده است.[17]
در این شرایط که ملت ایران با آمریکا در گیر شده است، گروهي از كارگران به تحريك گروهک فدائيان خلق در وزارت كار متحصّن شدهاند. این گروهک كه يك گروه ماركسيستي است، از اولین روز خروج شاه از ایران، در برابر انقلاب اسلامی صفبندي نموده است و پس از انقلاب نیز در جنايات گروهكها در كردستان و نيز فتنههايي كه در شهرها بخصوص تهران انجام ميشود و به تعطيل كشاندن كارخانجات و مدارس و دانشگاهها و راهاندازي راهپيمائي و تحصّن به شدّت فعّال است و با طرح شعار «نان، مسكن و آزادي» در شرایط به هم ریخته کشور که هنوز قانون اساسی نیز نوشته نشده و مجلس و دولت وجود ندارد، به دنبال بدبين نمودن مردم نسبت به انقلاب است و ديواري در شهر مشاهده نميشود كه شعارهاي ضد انقلابي اين گروهك از جمله این شعار بر آن نقش نبسته باشد. اين گروهك جنايتكار حتّي حاضر به تأیيد تسخير لانة جاسوسي نشده است و امام نيز در سخنراني خود به آن اشاره نموده اند.[18] اين گروهك از طريق نشريّة خود و قلم به دستان نفوذی كه در بعض روزنامهها دارد، شديداً به انقلاب و مسئولان آن حمله ميكند.
در فاصلة تسخير لانة جاسوسي تا كنون تمام توجه مردم به آمريكا و دخالتهاي او در قبل و بعد از انقلاب در امور داخلي ايران جلب شده است و همین موجب به وجود آمدن وحدتي شده است كه با هيچ قيمتي امكان دسترسي به آن براي مسئولين انقلاب امكان پذير نبود و همان طور كه بيان شد نُه ماه تلاش آمريكا و وابستگانش براي وارد كردن ضربات سهمگين به انقلاب اسلامی، مانند جريانات كردستان و ترور بزرگان انقلاب و بدبين نمودن مردم به انقلاب و امام و سایر رهبران انقلاب و ناتوان نشان دادن آنان در ادارة كشور و سرگرم كردن مردم به اختلافات داخلي، با اقدام دانشجویان خط امام در هم پاشيده شده است و توجه همة مردم به سوي بزرگترین دشمن ملت ایران یعنی آمريكا جلب گردیده است.
با پيروزي انقلاب و حذف شاه، شعار ديگري را مردم مطرح نمودند و آن شعارِ «بعد از شاه نوبت آمريكاست»، بود و اينك اين شعار به حقيقت پيوسته است و خواست عمومي ملت مظلوم ايران به دست فرزندان دانشگاهي آنان به منصة ظهور رسيده است، امّا دشمن بيكار ننشسته است او از طريق وابستگان مردم فريبِ خود ميخواهد دوباره توجه مردم را به داخل و مشكلات انقلاب و اختلافات و بدبيني، بخصوص نسبت به خدمتگزاران صادق نظام معطوف نمايد. تحصّن بيكاران در وزارت كار و صدور اینگونه اطّلاعیهها حلقهای از اين زنجيره است.
انبوه كارگران كارخانجات مختلف تهران و شهرهاي نزديك آن امروز در راهپيمایي خود به سمت لانة جاسوسي از دانشجويان خط امام حمايت و استرداد شاه از آمریکا را خواهانند و شعارهايي در اين رابطه ميدادند:
ـ اين حرف ملت ماست، اين حرف ملت ماست، گفتة رهبر ماست
ـ عامل هر توطئه آمریکاست، آمریکاست
ـ روشنفكران قلابي، جاسوس آمریکايي
ـ ملت ما بيدار است، از فتنهگر بيزار است
ـ قلم به دست مزدور، وابستة زر و زور، همراه شاه خائن، آخر ميري توي گور
ـ قلم به دست مزدور، وابستة زر و زور، همراه شاه خائن، اعدام بايد گردد
ـ تفرقه و تشتت، توطئة آمریکا
ـ فدایي، فدایي، در خط آمریکايي، تو نور چشم شاهي
ـ ما كارگران ايران، پيروان اماميم، عليه امپرياليسم، آمادة قياميم
ـ فدایي، فدایي، دشمن خلق مایي
ـ كارگران بيدارند، از آمریکا بيزارند
ـ كارگران بيدارند، از مزدوران بيزارند
ـ كارگر بيداراست، از توطئه بيزار است
ـ اسلام پيروز است، شرق و غرب نابود است
ـ ايران براي هميشه، تسليم آمریکا نميشه
ـ دانشجوي خط امام، بر تو درود، بر تو سلام
در پايان تجمع كارگران، قطعنامة كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كارخانجات، توسط نمايندة آنان از بلندگوي سفارت خوانده شد. متن اطّلاعیه، اوضاع و شرايط اين روزها را به خوبي نشان ميدهد.[19]
دهمين اطلاعیه افشاگري نيز امروز منتشر ميشود. موضوع آن نامهاي است كه در بیست و یک دي ماه 1356 از وزارت خارجة آمریکا به سوليوان سفير آمریکا در ايران ارسال شده و در آن وظايف سفارت در ايران تعيين شده است. اين وظايف عبارت بوده است از:
– سلطة انحصاري بر بازار داخلي ايران
– خريد نفت ارزان
– تربيت مقامات تصميمگيرنده به صورتي كه آنان ميخواهند
– سوق دادن انديشة ايرانيان در جهت سياستهاي آمریکایيان
– سرپرستي ارتش ايران
– هدايت و سوق دادن هرچه بيشتر دانشجويان ايراني به آمریکا و كنترل و تربيت آنها به شيوة آمریکایی.
سنديكاي رانندگان تاكسي اعلام نمودهاند پسفردا، جمعه، همراه با خانوادههاي خود از تقاطع خيابان پاركوي و ولیعصر به سمت لانة جاسوسي حركت خواهند نمود تا از قطع صدور نفت و از اقدام و درخواست دانشجويان حمايت نمايند.
حدود ساعت نه شب قبل از رسيدن نوبت پاس، در محوطة مياني لانه در ميان درختان به تنهایی قدم ميزدم و برنامة راديو را گوش ميدادم. برنامهاي است كه هر شب پخش ميشود، نامش «جهانِ در انقلاب» است و مجري آن يكي از دوستان دانشكدة حقوق دانشگاه خودمان است. موضوع آن مسائل و مشكلات كشورهاي جهان سوّم و فعّاليتهاي گروههاي انقلابي در اين كشورها و مبارزات آزاديبخش اين ملّتهاست. برنامة بسيار جذابي است. به خصوص با صداي پرهيجان گوينده و من تا آنجا كه توانستهام آن را گوش دادهام و امشب اولین شبي است كه پس از حضور در لانه موفّق شدهام كه این برنامه را گوش بدهم.
دانشجويان با وارد شدن به امور نظامي و حفاظت، ياد گرفتهاند كه اسم شب بگذارند تا اگر كسي نفوذ كرد، نتواند به راحتي و به هر كجا كه ميخواهد برود. اسم شب به وسيله پاسبخش به آهستگي در گوش كسي كه نگهبان است، گفته ميشود و كسي بدون دانستن آن حقّ عبور ندارد.
عباس ورامینی، با همان حالت و روحية خندان و شاد و شوخ طبع خود، حتی در موقع بیان اسم شب هم شوخی را فراموش نميكند. اسم شب معمولاً از وقايع همان روز سرچشمه گرفته اسم شب امشب «استرداد و محاكمه» است.
دوازدهمین روز
24 آبان 1358
24 ذیالحجةالحرام 1399
15 نوامبر 1979
پایان تدوین قانون اساسی
پسند غرب آن است که ما همه چیزمان را بی چون و چرا تقدیمشان بکنیم
امروز چهارمین روز روزه است. پس از خوردن سحری و پایان پاس، قصد دارم جهت استراحت به بلوك خودمان برگردم، امّا با توجه به اینکه محل پاس صبحگاهی، محافظت از دیوار شرقي و ميان درختهاي اين ضلع سفارت است، سری به دوستانی که در جنوب شرقی سفارت و اتاق نگهبانی هستند، میزنم. اينجا چون مانند سایر ساختمانهای سفارت امكانات زندگي ندارد، به طنز به آن «ساختمان زاغه» و به ساکنین آن «زاغهنشین»[20] میگويند. تعداد این دوستان بسیار کم است و مقداری در تنهایی به سر میبرند، امّا وظیفة آنان مهم است و قسمت مهمّی از لانة جاسوسي را که در معرض خطر است، باید حراست نمایند.
البتّه از این نظر که کلیّة راهپیمایاني که از قسمت شرقی خیابان طالقانی به سمت در اصلی حركت مینمایند از مقابل آنان میگذرند و اين موجب ميشود كه دائم با مردم در تماس باشند و از اخبار و اتفاقات و از عکسالعمل مردم به خوبی و به صورت دائم مطلع شوند. پس از احوالپرسی و مقداری صحبت با یکی از دوستان که مشغول نگهبانی است، از او خداحافظی كرده و به سوي بلوك سه حركت ميكنم.
چند تن از خانمها در محوطة اطراف ساختمان مرکزی و در میان درختها در حالی که اسلحة ژ3 را بر دوش خود انداختهاند به نگهبانی ایستادهاند. از نزدیک آنها با سلام و علیک عبور میکنم و وارد بلوک میشوم. اکثر دوستان خواب هستند. هوای خنک و پاک صبحگاهی را بر خوابیدن ترجیح میدهم و در محوطة سفارت و در میان درختان بلند آن شروع به قدم زدن میکنم.
زمین چمن وسط سفارت و فضای باز آن موجب میشود به آن سمت بروم، تعداد زيادي ماشین آمریکایی در پارکینگ کناری آن وجود دارد.
در کنار زمین شروع به قدم زدن میکنم. صداي قار و قار کلاغها در سکوت صبحگاهی و در آن محوطة گسترده و باغ، احساس گنگی را در درونم به وجود میآورد و در حالی که قدم میزنم و به فکر فرو ميروم، به صورتي كه بيتوجّه دوباره خود را در محل نگهبانی میبینم و نگهبان که پاس را از من تحویل گرفته بود، با دیدن مجدّد من، از بازگشتم ابراز تعجّب میکند و تا پایان پاس، با هم به صحبت مینشینیم.
مهمترین موضوع بحث پایان یافتن تدوین قانون اساسی در مجلس خبرگان است، علیرغم تمام دشمنیها و تلاشهاي ضدّ انقلاب برای انحلال مجلس خبرگان و طولانی كردن مدّت تدوین آن و تهاجم وسیع براي تشکیک در اصول مصوّب آن، بخصوص اصل ولایت فقیه، بالاخره پایان یافته و از این به بعد نظام، دارای قانون اساسی خواهد بود و رئیس جمهور و مجلس و قوة قضائیة آن شکل خواهد گرفت و دوران گذار و بحران و دوران بلاتکلیفی تمام خواهد شد، و این موجب شادی تمام کسانی است که در انقلاب عظیم اسلامی شرکت داشتهاند.
امروز نيز قرار است اعضاي مجلس خبرگان همگی به قم رفته و با توجه به پايان يافتن تدوين قانون اساسی با امام دیدار نمایند.
صحبت ما نیز بیشتر پیرامون همین موضوع است. من نگرانی خود را از توطئههای گروهکها و اینکه به دنبال تحریم همهپرسی هستند و ممکن است مشکلاتی در این امر به وجود آید بیان میدارم و او نکاتی را برایم بازگو میکند که بسیار جالب است.
موضوع گرفتن لانة جاسوسی حضور گستردة مردم و حمایت آنان از این جریان كه موجب شده است كه سلاح دروغین مبارزة با آمريكا و امپرياليسم توسط گروهکها از دست آنان گرفته شود و مردم كشور و بخصوص جوانان انقلابي را نسبت به آنان و شعارهايشان بي توجه نمايد.
تسخير لانة جاسوسي، موقعیّتی تاریخی برای دوّمین همهپرسی در نظام جمهوری اسلامی به وجود آورده و توطئة گروهكها براي مأيوس كردن و سرد كردن مردم را نقش برآب كرده است.
با توجه به اینکه او در قسمت ترجمه اسناد نیز فعّالیّت مینماید در میان صحبتها به نکتهای اشاره مینماید که برايم بسیار جالب است. او بیان میدارد كه در میان اسناد به دست آمده، اسنادی در مورد همکاری بعضی گروهکها و اشخاص منحرف و ضد انقلاب اسلامي با آمریکا وجود دارد که با افشا شدن آن اسناد، ماهیت آنان برای مردم روشنتر خواهد شد و تبلیغات سوء آنان علیه نظام جمهوری اسلامی بر باد خواهد رفت.
از او در مورد زمان دقيق همهپرسی سؤال میکنم، ابراز بیاطّلاعی مینماید. امّا پیشبینی او این است که باید در ماه محرّم که مردم آمادگی روحی پیدا میکنند و جلسات سخنرانی و عزاداری در کشور برگزار میشود و روحانیّت میتواند مردم را از محتوای قانون اساسی و وظايف و مسئولیتهاي آنان در اين مقطع زماني مطلع نماید، برگزار گردد.
ساعت هشت با تحویل پاس، به سمت در اصلی لانة جاسوسی حرکت میکنیم.
خبرنگاران سمج که گویا خواب را فراموش کردهاند، برای شکار لحظات مورد نظرشان، پاس میدهند و به نوبت در مقابل لانه حضور مييابند
اخبار رادیو در حال پخش از بلندگوست و ما هم چون حاضرین با دقّت توجه میکنیم؛ اخبار زلزلة خراسان و اقدامات انجام شده، پیام شخصیّتهای داخلی و پیامهای همدردی رهبران کشورها و تلاشهای مردمی جهت کمک به آنان، همراه با اخبار گروگانگیری که در صدر خبرهای خبرگزاریهاست و توجه جهانیان را به خود معطوف داشته است، خبرهای صبحگاهی را تشکیل میدهد.
برادران پاسدار در مقابل در ایستادهاند. چادرهای مختلف در پیادهروهای مقابل با ظرف و ظروف سحری که کنار آن گذاشته شده است و فروشندگان مختلفی که بعضی تا نیمههای شب و حتی سحر بیدار بودهاند و تازه دارند از خواب بیدار میشوند را بهتر است گفته شود از صداي شعارهاي جمعیّت، دیگر امکان خواب برایشان نمانده، دیده میشوند.
چند نفر هم که از شب تا صبح کنار لانة جاسوسی ماندهاند، آتش روشن کردهاند و روی چند پتوی سربازی نشستهاند.
خوشبختانه قسمت جنوبی سفارت در خیابان طالقانی یک منطقة تجاری و اداری است و از خانههای مسکونی در آنجا خبری نیست، و گرنه ساکنان آن امکان استراحت را از دست میدادند.
با یکی از برادران پاسدار، از پشت میلههای در صحبت میکنم. او میگوید چند ماه در کردستان بوده و صرفاً برای حضور و نگهبانی در مقابل لانة جاسوسی و شرکت در این جریان و حمایت از دانشجویان، حاضر شده است در تهران بماند.
او جریانات تلخی از جنایات گروهکها در زمان حضور خود درکردستان را برای ما بازگو میکند و از کشته شدن چند تن از دوستانش در یکی از شهرهای کردستان به دست عوامل گروهک کوموله در هنگام استحمام در حمام عمومی سخن میگوید، او بیان میدارد که با توجه به اینکه آنان بدون محافظ به حمّام رفته بودند گروهکها از این فرصت استفاده کرده و با سلاح سرد آنان را به شهادت رسانده بودند و کسانی که در حمام حضور داشتهاند نيز از ترس نتوانستهاند عکسالعملی نشان بدهند.
وقتی از یافتن جسد یکی از دوستانش در زیر شیر آب حمام در حالي كه خون او نیز شسته شده بود، سخن گفت، بغض گلویش را گرفت و اشك از چشمانش جاري شد. با شنیدن این ماجرای تلخ، اشک از چشمان ما هم جاری شد.
او نیز چون ما معتقد بود كه تسخير لانة جاسوسی، موجب فروکش کردن توطئهها در کردستان شده است و از کشتارهای گستردهای که از مهرماه در کردستان آغاز شده بود و دهها تن از پاسداران گرانقدر و ارتشیان غیور در طی آن به شهادت رسیده بودند، دیگر خبری نیست و در همین چند روز که از این واقعه میگذرد، آثار از هم پاشيدگي سيستم جاسوسي آمریکا در ايران و سردرگمي وابستگان آنها به خوبی ملاحظه میگردد.
چند تن از خبرنگاران خارجی با دقّت ما را زیر نظر دارند. امّا با خود میگویم آنان از دین و احساس و عواطف ما چیزی را درک نمیکنند و نگاه آنان برایم بی اهمیّت جلوه میکند.
با توجه به اطّلاعیّهای که دانشجویان خط امام جهت جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی برای زلزلهزدگان صادر كردهاند و با عنايت به حضور گسترده جمعیّت، و عدم امکان جمعآوری کمکها در مقابل درب اصلی، محل جمعآوری كمكها درب شمال شرقی لانة جاسوسي اعلام شده است. امّا از نخستین ساعات امروز بسیاری از مردم جهت تحویل اجناس و وجه نقد خود، به درب اصلي لانة جاسوسي مراجعه میکنند، كه به آن محل راهنمايي ميشوند.
به علت استقبال بي نظير مردم براي تحويل كمكهاي خود به زلزله زدگان خراسان به دانشجويان خط امام، تعدادی زيادي از دانشجويان برای كمك به جمعآوری کمکها به درب شمال شرقی لانه رفتهاند تا به سایر دوستان كمك نمايند.

تعدادي از برادران جهاد سازندگی نيز در این رابطه با دانشجویان همكاري مینمایند.
کمکهای مردمی با توجه به درخواست مسئولین، شامل پتو، لباس، مواد غذایی، دارو و بخاري است. انبوه کمکهاي جمعآوري شده توسط برادران پاسدار به فرودگاه منتقل تا به مشهد ارسال گردد.
با توجه به اعتمادي که مردم به دانشجویان خط امام دارند، حجم کمکها بخصوص وجوه نقدی، اعجابانگیز است. هر کسی سعی میکند خالصانه در این امر شركت نماید. حضور جوانان و نوجوانان در این امر قابل توجه است.
صحنههای کمک، انسان را به یاد روزهای سخت انقلاب که همه جا از جمله شرکت نفت در اعتصاب به سر میبرد و نفت با وجود سرمای شدید زمستان، کمیاب شده بود و هرکسی سعی میکرد به خانوادههایی که توان تهیّة آن را نداشتند، کمک نماید، میاندازد.
با توجه به افشاگریها و مطرح شدن چگونگی دخالت جاسوسان آمریکايي در امور مختلف ایران، حسّاسیّت مردم در این رابطه برانگیخته ميشود. معمولاً متن هر افشاگري ابتدا از بلندگوی لانه به اطّلاع مردم رسیده میشود و سپس در اختیار رسانههای جمعی قرار میگیرد.
افشاي سندهای محرّمانه و بعضاً سرّی موجود در لانة جاسوسي، موجبات آموزش سیاسی مردم را فراهم آورده و دانشجویان نیز سعی میکنند، مردم مسلمان و انقلابی ایران متوجّه شوند بر خلاف نظر دولتمردان دولت موقّت که در اولین روزهای پیروزی انقلاب به مردم اعلام نمودند که «انقلاب تمام شد و ملت بايد انقلاب را به ما بسپارد و ما آن را به سرانجام خواهیم رساند»، مردم بايد براي حفظ انقلاب با تمام وجود و هستي در صحنه باقي بمانند.
از روزي كه موضوع افشاگري مطرح شده است، مردم با دادن شعار، دانشجويان را به افشا كردن اسناد تشويق مينمايند :
– دانشجوی خط امام، افشا کن، افشا کن
سیاست سلطه گران را رسوا کن، رسوا کن
-دانشجوی خط امام، افشا کن، افشا کن
توطئه های آمريكا را، رسوا کن، رسوا کن
اقدام دانشجویان پيرو خط امام با حمایت امام و مردم انقلابي كشور در همین یکی دو هفته که از تسخیر لانه گذشته است، موجبات به وجود آمدن مسائلی شده است که با هزینه کرد میلیاردها دلار نیز امکان ایجاد آن فراهم نمیگردید:
1- وحدت کلمة بی نظیری را در سایة خط امام که همان کلمة توحيد و نفی طواغیت بود، در كشور به وجود آورد.
2- به جای توجه به ضعفها و مشکلات طبيعي انقلاب و تخریب چهرههای موجّه انقلاب و جلوگيري از تفرقه ميان نيروهاي انقلابي، توجه مردم انقلابی کشور را به سوی دشمن اصلی معطوف نمود.
3- مبارزة مردم ایران با سلطه گران جهانی و عوامل داخلی آن را را ابعاد تازهای بخشید.
4- خوابهای آشفته دشمن، برای نابودي انقلاب اسلامي را بر باد داد.
5- با افشای توطئه های دشمن، از طریق اسناد بدست آمده از خود آنها، به ذهن و دل و بینش مردم عمق سیاسی بخشید و آنان را برای فداکاری و استقامت و خون دادن برای حفظ انقلاب و استقلال و دین و شرف و كشور و انقلاب عظيم اسلامي خود و تحمّل سختيها آماده و مهیّا ساخت.
روزه باعث شده دانشجویان به مسائل معنوی توجه بیشتري نمایند توجه به تلاوت قرآن آنان چه در سر پاس روزانه و چه در محلهای سکونت بسيار زيبا و جالب است.
البتّه توجه به قرآن در میان دانشجویان از سالهای قبل از انقلاب آغاز شد و بازگشت به قرآن به عنوان یک امر لازم مورد توجه مردم و به خصوص جوانان تحصیل کرده قرار گرفت.
آیتالله طالقانی از جمله افرادی بود که در این رابطه فعّال بود، و برنامة تفسیر ايشان که با عنوان «با قرآن در صحنه» تا وفات ایشان از شبکه اوّل سیما، پخش میشد، مورد توجه قرار گرفته بود.
توجّه به نهجالبلاغه و خطبههای امیرالمؤمنین نیز در میان دانشجویان رواج خوبی دارد.
یکی از دوستان دانشکده خودمان آنقدر خطبه متقین حضرت علی (ع) خطاب به یکی از یاران خود بنام هَمام را در چند سال گذشته برای ما و دیگران خوانده، که کاملاً آن را حفظ شده است و بسیاری از دوستان هم حداقل گوشههایی از آن را از حفظ دارند.
امروز نزدیکیهای ظهر که وارد بلوک میشوم این جمله از این خطبه را که با خط زیبای یکی از دوستان بر روی دیوار نوشته است برخورد میکنم:
«عَظُمَ الخالقُ فی اَنفُسِهِم فَصَغُرَ ما دُون ذلِکَ فی اَعیُنِهِم»
آنچنان خدا در وجودشان عظمت يافته که هر چه جز او در چشمانشان حقیر شده است.
دستورالعمل 16 مادهای امام به جوانان برای خودسازی نیز مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مباحثی که بین دانشجویان مسلمان مورد توجه و عنایت میباشد، موضوع خودسازی است. دلیل آن شاید طرح این مسئله توسط مرحوم دکتر شریعتی در یکی از سخنرانیهایش با عنوان «خودسازی انقلابی» بود که با دیدگاه خود توصیههایی به جوانان مینمود تا خود را به عنوان یک انسان مبارز انقلابی بسازند، امام دستورالعمل «خودسازی اسلامی» را برای جوانان صادر نموده بودند تا آنان را به خودسازي منطبق با ديدگاه صحيح اسلامي تشويق نمايند.
این دستورالعمل در تیراژ وسیع و در طرحهای مختلف چاپ و در سراسر کشور توزیع شده، تعدادی از آن نيز در مكانهاي مختلف لانة جاسوسي بر در و دیوارها الصاق شده است. به دلیل همین دستورالعمل و بر طبق یکی از بندهای آن بسیاری از جوانان انقلابی روزهای دوشنبه و پنجشنبه روزه میگیرند.
امروز بعد از نماز ظهر یکی از دوستان، دعای حضرت امام زمان (عج) را خواند، این دعا در جوّ دانشجویان مسلمان در دانشگاهها جایگاهی پیدا کرده و معمولاً از یکی دو سال قبل از انقلاب در مساجد دانشگاهها خوانده میشد. در اين دعا وظیفه هر انسانی به زبان زیبای نیایش و دعا بیان شده است و در این شرایط که ما دانشجویان در خط مقدّم مبارزه با شیطان بزرگ ایستادهایم و احتیاج مبرم به خودسازی و حرکت در خط نورانی امام که همان خط و مسیر و روش امامان معصوم است، داریم،
اَللهم ارزُقنا تُوفیق الطّاعَه و بُعد المَعصیَه و عِرفانَ الحُرمه؛ خدواندا! توفیق اطاعت از خود و توفیق دوری از معصیت و شناخت آنچه نزد تو حرام است را نصیب ما فرما.
و اَکرِمنا بالهُدی و الاستِقامَه و سَدِّد اَلسِنَتِنا بِالصَّواب وَالحِکمَه؛
و ما را به هدایت و استقامّت کرامّت ببخش و زبان ما را به سخن صواب و حکیمانه ملزم بگردان.
وَ املاء قُلوبَنا باِلعِلمِ وَ المَعرِفَه؛
و قلوب ما را از علم و معرفت پرگردان.
نماز امروز نیز با امامت آقای خوئینیها بر پا میشود و ایشان در سخنانی پس از نماز، دانشجویان را به استقامّت در راه خدا توصیه مینمایند:
مسلمانان در طیّ نهضت الهی پیامبر، مجبور شدند سه سال در شِعب ابی طالب در سختترین شرایط و در محاصرة اقتصادی زندگی کنند و همین جریان و سختيهايي كه مسلمانان طي آن سه سال با آن مواجه شدند، موجب شد که نهضت ایشان با سرعت گسترش یابد.
مردم ما نيز باید وابستگی خود به آمريكا را قطع کنند و تا زمانی که ما مجبوریم از آنها کالا بخریم و با کالاهای ساخت آنان زندگی کنیم، در بند آنان خواهیم بود.
ايشان پیشنهاد دادند که هفتة آینده مصرف کالاهای آمریکایی درکشور تحریم گردد.
نماز با دعای وحدت پایان مییابد و جمعیّت عظیمی نیز در مقابل درهای لانة جاسوسي تجمع کردهاند و تعداد کثیری از آنان نیز روزه دارند، ما را در خواندن دعای وحدت همراهی مينمايند، پس از نماز دانشجویان در محوطه دست به راهپیمایی میزنند:
– تحویل شاه خائن، فریاد ملت ماست
امامت خمینی، اساس وحدت ماست.
– جنایات آمريكا، به اوج خود رسیده
سراسر جهان را، به خاک وخون کشیده
کارتر سرنگون
دولتش واژگون
مرگ برشاه
مرگ بر شاه
مرگ بر شاه
مرگ برشاه
– جمهوری اسلامی، آری، تسلّط آمريكا، هرگز
استقلال و آزادی، آری
رابطه با آمريكا هرگز
جمعیّت حاضر در مقابل لانة جاسوسی نیز با شعار:
دانشجوی خط امام! بر تو درود، بر تو سلام
سپس دانشجویان در پشت در و در مقابل جمعیّت تجمع مينمايند و دانشجویان و مردم به شعارهای یکدیگر جواب میدهند.
دانشجویان شعار میدهند:
– ملت ما بیدار است.
و مردم جواب میدهند:
– از آمریکا بیزار است.
و به همین صورت این شعارها را تکرار میکنند:
– شاه باید برگردد، اعدام باید گردد
– نه سازش نه تسلیم، نبرد با آمریکا
– ای کارتر بیایمان، این قاتل رو تحویل بده به ایران
– ملت ما میرزمد، کاخ سفید میلرزد
– روح منی خمینی، بتشکنی خمینی
– شاه! شاه! مرگت باد، کارتر! کارتر! ننگت باد
شخصیّتهای مختلفی امروز عصر از لانة جاسوسي بازدید مینمایند و پس از گفتگو با دانشجویان و تأیید عمل و خواست آنان، برای جمعیّت عظیم حاضر در مقابل لانه سخنرانی مینمایند.
علامه آيتالله یحیی نوری[21] طي سخناني بیان داشت:
ملت قهرمان ما پس از پیروزی در انقلاب و طرد استبداد، اینک قیام علیه استعمار جهانی را آغاز کرده.
امیدواریم که در دوّمین بخش انقلاب، یعنی زدودن استعمار و امپریالیسم در سطح جهان و حمایت از ملّتهای مستضعف جهان نیز توفیق حاصل گردد. قرآن کریم به ما آموخته است که باید زور را با زور پاسخ داد.
آقاي فخرالدین حجازی نیز بعد از ایشان طي سخنانی ضمن محكوميت دخالتهاي امپریالیسم آمریکا در امور داخلی ایران برای به شکست کشاندن انقلاب، از مبارزات دلیرانة مردم ایران علیه دولت آمریکا، پشتیبانی مینماید.
سخنان گرم ایشان موجب میشود مردم حاضر با هیجان علیه كارتر و شاه به دادن شعار بپردازند.
هیجان انقلاب دوّم، و آغاز مبارزه با دشمن اصلی ملت ایران، پیر و جوان و معلول و کارگر و کشاورز و دانشجو و کارمند نمیشناسد. همه با تمام وجود برعلیه شاه و حامي او يعني رئيس جمهور آمريكا و بر عليه جنايات آنان در حقّ ملت ایران، شعار میدهند.
امروز تعداد كثيري از طبقات مردم به سوي لانة جاسوسي راهپيمايي نمودهاند. هر چه به مغرب نزديكتر میشويم، بر کثرت حضور مردم و هیجان آنان افزوده میشود. در اين ميان حضور تعدادی از معلولان که برای اعلام همبستگی به مقابل لانه آمدهاند و نیز کشاورزان ساری قلعة مازندران، بیشتر به چشم میآید.
سیل نامههاي اعلام همبستگی و حمایت از دانشجویان خط امام به سوی خبرگزاریها و روزنامهها سرازیر است.
صدها نامه نیز دراین رابطه به لانه رسیده است و بعضی از آنها توسط نمایندگان راهپیمایان همانند روزهای قبل از بلندگوي سفارت براي جمعیّت حاضر قرائت میگردد.
پرچم آمریکا و شکلکهای پارچهای شاه و کارتر، بارها در میان شعار و هیجان مردم به آتش کشیده میشود.
امروز هزار و دویست کشیش سیاهپوست در حالی که شاه را جنایتکار میخواندهاند در شهر ديترویت در ایالت میشیگان دست به تظاهرات زده و خواستار اخراج هر چه سریعتر او از آمريكا شدهاند. این جریان به دنبال کنفرانس یک هفتهای كشيشهاي سیاهپوست آمریکایی صورت پذیرفته است. آنها از کارتر خواستهاند تا عملیات اجرائی خود علیه ایران را پایان دهد.
دانشجویان ایرانی امروز هم در شهرهای گوناگون دنیا دست به تظاهرات زدهاند. حجّاج ایرانی نیز در کنار مرقد پیامبر اسلام دست به تحصّن زده و برای پیروزی دانشجویان خط امام دعا نمودهاند.
دويست و پنجاه تن از دانش آموزان جنوب شهر تهران نیز پس از یک راهپیمایی در مقابل سفارت واتیکان اجتماع کردند و ضمن دادن گل به سفیر واتیکان از نمایندة پاپ که در تهران به سر میبرد، خواستند تا به اطّلاع ایشان برساند که در مورد استرداد شاه مخلوع به ایران، میانجیگری نماید. دانشآموزان در مقابل این سفارت به نماز جماعت ایستاده و سپس به دادن شعارهايی برعلیه آمريكا پرداختند. آنان با صدور قطعنامهای از پاپ خواستند حال که بر مسند حضرت مسیح تکیه کرده، از مستضعفان جهان حمایت کند.
حزب جمهوری اسلامی ایران بیانیّهای صادر نموده و از مردم درخواست نموده است که همچنان که رأی خود را صادقانه برای تعیین نمایندگان خود در مجلس خبرگان به صندوقهای رأی انداختهاند، همچنان رأی خود را براي تصویب قانون اساسی، به صندوقها بریزند.
پیشبینی میشود فردا جمعه، كه آخرین روز روزة سياسي اعلام شده است، جمع کثیری از مردم در مقابل لانة جاسوسی آمریکا تجمع نمایند. اخباری در اختيار دانشجويان گذاشته ميشود كه حاکی از وجود توطئههايي براي برهم زدن نظم و اخلال در برنامههاي اين روز است. سیوپنچمین اطلاعیة دانشجویان خط امام با عنوان واعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لاتَفَرَّقوا منتشر میشود و در این رابطه بیان میگردد:
رمز پیروزی ملت ایران، ایمان به خدا و وحدت کلمه بوده است.
طبق اطّلاع رسیده روز جمعه، جمعی از عوامل سیا و ساواک سعی دارند با ایجاد اختلاف میان هواداران گروهها و احزاب و سازمانهای سیاسی، درگیری به وجود آورند و فیلمبرداران خارجی و خبرنگاران اين صحنههاي ساختگي را به جهان مخابره نمایند تا به اين وسيله اعلام دارند كه آمریکا دشمن اصلی ملت ایران نیست و از این طریق به اربابان خود خدمت نمایند. لذا به تمام گروههای سیاسی تذکّر داده میشود که در هر نقطه، درگیری را خنثی نمایند.
در این اطّلاعیه, اعلام شده با توجه به اینکه روز جمعه، فردا، آخرین روز روزة سياسي میباشد، از عموم دعوت میشود افطار را در مقابل لانة جاسوسی حضور داشته باشند.
با نزدیک شدن مغرب، انبوه جمعیّت حاضر در مقابل لانه، هماهنگ و یک پارچه و با شور و هیجان شروع به خواندن شعاری آهنگین و زيبا مینمايند، به صورتی که انسان به یاد روزهای انقلاب و شعارهای آن میافتد:
الله اکبر
الله اکبر
روزه،
روزه،
روزة سیاسی ما
رنج گرسنگی ما
بهتر بود از این رسوائی
که باشیم در قید آمریکایی
خنثی نمائیم
با هوشیاری
رسوا نمائیم
با همکاری
فتح اسلام، درجهاد است
فتح اسلام، درجهاد است
با پخش اذان مغرب، درون و بیرون لانه، نماز جماعت بر پا میشود. و هوای سرد پاییزی نیز تنها مانع کوچکی بر سر راه برپایی آن است.
غذای سادة تهیّه شده در چادرها، بین جمعیّت توزیع میشود و خبرنگاران خارجی با تعجّب به تماشا و تهیة خبر از این صحنهها میپردازند.
من و یکی از دوستان به علت کنجکاوی بیش از حد، و برای حضور در میان جمعیّت قبل از مغرب بیرون رفته و نماز جماعت را نیز با جمعیّت میخوانیم.
جمعیّت در بسیاری از نقاط خیابان گروه گروه ایستاده و با یکدیگر از مسائل سیاسی و اخبار روز صحبت میکردند و هر کسی تجزیه و تحلیل خود را برای دیگران بيان میکرد.
خبرنگار مجلة سروش با جواني دانشجو در حال صحبت کردن بود. او بیان میداشت که من با جان و دل، این عمل انقلابی دانشجویان پیرو خط امام را تأیید میکنم. این عمل باید زودتر از این انجام میگرفت تا ریشة استعمار از ایران کنده میشد. این تنها راه بود. به نظر من همة ملت باید از این امر پشتیبانی نمایند، چون این یک عمل انسانی و اسلامی است و جواب دندان شکنی است به آنهایی که توطئة محاصرة اقتصادی ايران را در سر دارند. این اقدام، ملت ما را دوباره برای یک جهش انقلابی دیگر آماده كرد و تفرقهای را که با همکاری همین امپریالیستها در بین پارهای ازگروهها به وجود آمده بود، به وحدت و یکپارچگی مجدّد میکشاند.
حضور مستقیم در میان مردم، اطّلاعات خوبی را در اختیار ما میگذارد و ما سعی میکنیم بدون اینکه کسی مطلع شود که ما جزء دانشجويان خط امام هستيم، به این کار مبادرت کنیم.
با آش و نان و تخممرغ، همراه با مردم حاضر در خيابان افطار ميكنيم و از در غربی به لانه باز ميگرديم و برای دوستان آنچه دیدهایم، بازگو میکنیم.
امروز حجم عظیمی از تراکتها و پوسترهایی را که روز قبل از چاپخانه آوردیم، توزیع شده است. بیشترین حجم آن به مراجعه کنندگان جهت توزیع در کارخانجات و ادارات و مدارس تحویل داده شده است.
جلسات مجلس خبرگان پایان یافته و امروز عصر قرار است اعضاي آن در قم به حضور امام برسند. از قبل اعلام شده است که حضرت امام سخنان مهمّی را بیان خواهند داشت. ما در انتظار پخش اخبار سیما هستیم تا به سخنان ایشان گوش فرا دهیم.
در دوران خبرنگاری و با توجه به امکان سهل و راحتی که برای مصاحبه و حضور در مجلس خبرگان داشتم، فرصت پیدا کرده بودم تا هم با شخصیّت افراد حاضر در آنجا آشنا شوم و هم مباحث مورد علاقهام که بيشتر مباحث اقتصادي و شکل سیستم اقتصادی در قانون اساسي بود را پيگیری نمایم.
مدیریّت قدرتمند آیتالله بهشتی که نایب رئیس مجلس بودند، بسیار جالب توجه بود. هرگاه ایشان ادارة مجلس را به عهده میگرفتند، افرادی چون رحمت الله مقدم مراغهای و شیخ علی تهرانی که به دلائل مختلف و برای به ثمر نرسیدن اهداف مجلس خبرگان دائماً اشکال تراشی مینمودند، کمتر امکان اتلاف وقت پیدا مینمود. امّا در روزهای دیگر اینان با همفکرانشان با طرح موضوعات جزئی و فرعی، وقت را به هدر میدادند، به صورتی که آیتالله دستغیب[22]، بارها وقت ميگرفتند و به پشت تریبون میرفتند و از نمایندگان درخواست مینمودندکه با توجه به دستور و تأكيد امام برای اتمام هر چه سريعتر تدوين قانون اساسي، نمایندگان با رعایت دقّت در صحبتها و صرفهجویی در وقت، از طولانی شدن زمان مجلس جلوگیری نمایند. توفيق اين دو و دوستانشان در اتلاف وقت مجلس در صورتي بود که شخصي غير از آيتالله بهشتي رياست مجلس را به عهده داشت، امّا در روزهايي كه ايشان در سمت ریاست مجلس و مدیريّت جلسه حضور داشت، شيخ علي تهرانی در گوشة انتهايي سمت راست مجلس مفلوكانه مينشست و فرصت سخن گفتن اضافي پيدا نمينمود و مقدّم مراغهاي نيز در توطئهگري خود توفيق چنداني به دست نميآورد.
امروز سخنان امام در جمع اعضاي نمايندگان مجلس خبرگان، در صدر اخبار است. آيتالله منتظري، رئیس مجلس خبرگان، نسخة نهایی قانون اساسی تصویب شده در مجلس خبرگان را که قرار بود یک ماهه بررسي و تصويب شود و با توطئههاي گوناگون ضد انقلاب، متأّسّفانه سه ماه طول کشیده بود، به خدمت امام تقدیم نموده است.
امام ضمن تشکّر از زحمات اعضای مجلس خبرگان طی بياناتي از آنان خواستند که پس از بازگشت به شهرهای خودشان، از مردم بخواهند که نسبت به سرنوشتشان حسّاس باشند و در همهپرسی قانون اساسی شرکت کنند.
در میان صحبتهای امام که از تلویزیون پخش میشود، بارها به صورت دوستان نگاه میکنم و از اینکه با تمام وجود مشغول شنیدن سخنان ساده امّا پر بار امام هستند، احساس شادي و شعف ميكنم.
سخنان امام دارد یخهای خودباختگی ذهنها و اندیشههای تحصیل کردگان یک کشور جهان سوّمی که هنوز یک سال از انقلابشان نگذشته است را آب میکند
موقع نگهبانی در پشت بام ساختمان ويزا، از راديو بطور مستقيم به مراسم دعای کمیل كه در دانشگاه تهران برگزار شده است گوش میدهم، فرصت خوب و گرانبهایی است، آنهم پس از چهار روز روزة سیاسی، در شب جمعه، در حالي كه از شركت در مراسم دعاي كميل كه توسط دانشجويان در لانه برگزار شد. محروم هستم.
با به کار گرفتن عبارت ویزای ورود به درگاه الهی، توسط آقاي پیراسته که با صدای گیرای خود در حال تلاوت دعا در دانشگاه تهران است، توجه به اين داشتم كه در پشتبام ساختمان ويزاي! سفارت آمریکا نگهباني ميدادم، عجیب ذهنم متوجّه این عبارت ميشود و به ذهنم خطور ميكند كه چه کسانی به این ساختمان آمدند و ویزای رفتن به آمریکا را گرفتند و برای همیشه به کشور و ملت و فرهنگ و آیین خود پشت کردند و رفتند.
به یاد بعضی دوستان دوران دبیرستان ميافتم که خود را مبارز و انقلابی میدانستند و حتی مدّتی به زندان افتادند و شکنجه شدند، پس از مدّتي که برای ادامة تحصیل به آمریکا رفتند، از نامههایی که با هم رد و بدل میکردیم، بوی سقوط آنها میآمد و با احساس بریدگی آنان از دين و ايمان و ایران و فرهنگ خودی، ارتباطمان برای همیشه قطع شد. حس کردم میتوان دنبال مسائل دیگری هم بود، يعنی به جای گرفتن ویزای سقوط! میتوان ویزای عروج به برترین مراتب انسانیّت را هم از درگاه الهی گرفت.
اسم شب با توجه به سخنان امروز امام، «با اتّکال به خداوند تبارک و تعالی به پیش» است.
[1]. ایشان در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید.
[2]. ایشان در دوران جنگ تحمیلی رئیس ستاد لشکر حضرت رسول (ص) بودند و در یکی از عملّیاتها به شهادت رسیدند.
[3]. در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند.
[4]. ایشان از مسئولین جهاد دانشگاهی بود که در دو دولت خاتمی و احمدینژاد وزیر راه شد.
[5]. جشن پتو یک سنّت سیئة خندهداری بود که در لانه و توسط دانشجویان خط امام پایهگذاری شد و سپس در جبههها هم ساری و جاری شد. چند نفر از بچّهها بر اساس یک توطئة از قبل طراحی شده یکی از افراد را در نظر میگرفتند و در یک موقعیت طلایی که او توجّه نداشت پتویی را بر روی او میانداختند و تا او میآمد به خود بجنبد، یک کتک مفصل نوش جان کرده بود و ضاربین نیز مشخّص نمیشدند. در آن موقعیّت سخت و ساعات طولانی نگهبانی و تلاش برای نگهداری گروگان این هم یک نوع سرگرمی بود!
[6]. دانشجویان خط امام، دارای دو شورا بودند. اوّل: شورای مرکزی لانه، متشکل ازپنج نفر، رضا سیف اللهی از دانشگاه صنعتی شریف، ابراهیم اصغرزاده از دانشگاه صنعتی شریف، رحیم باطنی از دانشگاه ملّی، حبیب بیطرف از دانشکدة فنی دانشگاه تهران، محسن میردامادی از دانشگاه پلیتکنیک. دوّم: شورای بازو که تعداد زیادی از دانشجویان به مناسبت وظایفی که انجام میدادند، مانند ترجمه اسناد، کارهای عملیاتی،تدارکات، امور روابط عمومی و تبلیغات، عضو آن بودند.
[7]. متن پيام ص 2، جمهوری اسلامی، 24/8/58
[8]. اطلاعیة شمارة 32 دانشجويان پیرو خط امام
[9]. كيهان 24 /8/59 ص 16
[10]. همان ص 2
[11]. كيهان 23/8/59 ص 12
[12]. اطلاعات، 27 آبان 58 ص 12
[13]. اطّلاعات 24/8/58 ص 10
[14]. كيهان 26/8/58 ص 4
[15]. كيهان 24/8/58 ص 4
2. جمهوري اسلامي 24/8/58 ص 12
3. كيهان 23/8/58 ص 3
1. بايد جوانهاي ما گول تبليغات فدائيان خلق را نخورند. اين اشخاصي كه هي فدائي خلق خودشان را معرفي مي كنند، من كه در اين چيزهائي كه براي پشتيباني از اين جوانها بود كه آنجا را گرفتند، به گوش من نخورد كه اينها پشتيباني كرده باشند. اگر اينها آمريكائي نيستند، چطور پشتيباني نكردند از اينها. صحيفة نور، ج 10 صفحه 150 تاريخ: 16/8/58
[19]. جمهوری اسلامی 24/8/58 ص 1
[20]. با توجّه به اینکه طبقة مستضعف شهر تهران در نقاط جنوبی شهر و در حلبی آبادها و زاغهها زندگی میکنند و به آنها زاغهنشین میگویند.
[21]. آيتالله يحيي نوري:
[22]. آيتالله سيد عبدالحسين دستغيب